چکیده:
کتابهای درسی تاثیر غیرقابل انکاری در ایجاد و تثبیت باورها و اندیشههای افراد جامعه در دوره دانشآموزی و نوجوانی دارند. هدف از این نوشتار بررسی و نقد تأثیر متون ادبی صوفیانه انتخاب شده در کتب درسی ادبیات فارسی، بر باورپذیری عقاید فرقهای در ذهن دانشآموزان بوده و آن را به چالش کشیده است. این تحقیق با روش توصیفی، تحلیلی و انتقادی با مراجعه به 6 جلد کتاب ادبیات فارسی دوره دبیرستان و منابع تاریخ تصوف و کتب صوفیه انجام یافته؛ در همایش ملّی تصوف، شاخصهها و نقدها، ارائه و برگزیده شده است. در این پژوهش موارد متعددی از مطالبی که میتواند در ایجاد باورهای فرقهای و عقاید ناهمسو با مذهب رسمی جمهوری اسلامی ایران (تشیع)، تاثیرگذار باشد؛ معرفی و مورد نقد قرار گرفته است. نتایج این پژوهش حاکی از آن است که درج برخی متون انتخاب شده از کتب نویسندگانی با اعتقادات اَشعری - صوفیانه، در کتابهای درسی، میتواند تأثیر منفی بر اعتقادات، اندیشه و عملکرد نوجوانان گذاشته؛ به ترویج روحیه انفعالی و جبرگرایی اَشعری در جامعه شیعی ایران کمک کند.
School textbooks are undeniably crucial to the establishment of people’s beliefs and thoughts during their adolescence. This paper aims to examine and criticize the impact of Sufi literary texts selected for textbooks of Persian literature on students’ susceptibility to sectarian beliefs. Drawing on the descriptive, analytic, and critical method, we have scrutinized six volumes of Persian literature textbooks of the high school in Iran as well as sources of the history of Sufism and Sufi books. In this paper, we present materials that might lead to sectarian beliefs incompatible with the official denomination of the Islamic Republic of Iran (Shiism). We find that incorporation of certain texts from authors with Ash‘arite Sufi beliefs in school textbooks might negatively affect teenagers’ beliefs and performances, promoting a spirit of passivism and determinism in the Iranian Shiite community.
خلاصه ماشینی:
استفاده بیش از حد از متون صوفیه در 125 درس 6 کتاب درسی ادبیات فارسی 30 مورد از متون انتخاب شده از منابع کهن، به متون صوفیه و معرفی شخصیتهای صوفی که همگی از اهلسنّت هستند؛ اختصاص یافته؛ در حالی که اندیشههای این طایفه در مبانی، مسائل کلامی و اعتقادات به شکل بنیادین با مذهب رسمی کشور در تعارض یا تناقض است.
در مورد عینالقضات همدانی نیز در درس بیست و سوم کتاب ادبیات فارسی ویژه دوره پیشدانشگاهی رشتههای علوم انسانی و معارف اسلامی است؛ با انتخاب عنوانِ کاملاً حق به جانبِ (عشق و عاشق و معشوق) که خود به نوعی قضاوت از پیش بیان شده است؛ آورده که: «نوشتهاند یک هفته قبل از این ماجرا –کشته شدنش- کاغذی به یکی از مریدان خود داد و چون پس از قتل و سوزاندن، نامه را گشودند این رباعی را در آن نوشته دیدند: ما مرگ و شهادت از خدا خواستهایم وآن هم به سه چیِز کم بها خواستهایم گر دوست چنان کند که ما خواستهایم ما آتش و نفت و بوریا خواستهایم» در این جا نیز اِخبار از آینده و پیشگویی قتل عینالقضات همدانی و کیفیت آن را از زبان خودش نقل میکند؛ تا در ذهن مخاطب دانشآموز، که در رشته علوم انسانی یا معارف اسلامی تحصیل میکند؛ از همان نوجوانی و قبل از ورود به عرصه مطالعات تخصصی، این نکته را القاء و تثبیت کند که شخصیتهای صوفی و اشخاصی مانند عینالقضات همدانی اولاً فردی عاشقِ خدا و الگویی برای دوستی با خدا و ولایت الهی و ثانیاً عالِم به علوم غیب و اسرار و رموز الهی آن هم با جزئیاتش بوده است.