چکیده:
کامکاران از خاندانهای ایرانی سدههای نخستین هجری و از دهقانان بنام خراسان بودند (حدود 31ـ309ق). نام این خاندان برگرفته و منتسب به کامکار، دهقان مروی و از فرزندان یزدگرد سوم، آخرین پادشاه ساسانی (632ـ651م)، است. برخی از اعضای این خاندان در دستگاه حکومتی طاهریان (205ـ259ق)، صفاریان (247ـ393ق) و سامانیان (261ـ395ق) جایگاه و مناصبی داشتهاند. در پژوهش حاضر به روش توصیفی ـ تحلیلی به معرفی آنان و مناصب کشوری و لشگری ایشان پرداخته خواهد شد. این خاندان امارت بخشهایی از خراسان و فرماندهی لشکر امرای خراسان را بر عهده داشتند. معروفترین شخصیت این خاندان، احمد بن سهل بن هاشم (د.307ق) بود. پدر و برادران او نیز دبیر و منجم بودند. این خاندان علاوه بر نقش سیاسی ـ نظامی، با حمایت از ادبا و دانشمندان در ماندگاری علم و فرهنگ ایران نیز مؤثر بودند.
The Kamkars were an Iranian family in the first centuries AH and one of the renowned peasants in the Khorasan region (c. 309-31 AH). The appellation of this family comes from and is attributed to Kamkar, the Marvi peasant and one of the sons of Yazdgerd III, the last Sassanid king (632-651 AD). Some members of this family held positions in the administration system of Taherians (255-259 AH), Saffarians (247-339 AH) and Samanids (261-395 AH). The present study investigates their national and military positions by adopting a descriptive-analytical approach. This family, ruling over parts of Khorasan, was the commander in chief of the Khorasan Army. A prominent figure of this family was Ahmad ibn Sahl ibn Hashim (d. 307 AH). His father and brothers were also secretaries and astronomers. Aside from their political-military role, this family played a crucial role in the preservation of Iranian science and culture by patronizing authors and scientists.
خلاصه ماشینی:
٦ بـر اسـاس مـتن کتـاب هـای ابوزید بلخی و یاقوت حموی، که نوادٔە کامکار را با نام احمد بن سهل بن هاشم مروزی ذکر کرده انـد، ایـن ٧ خاندان مقام و منزلت خود را بیش از سه سده در این شهر حفظ کردند.
٧. این رویداد در کتاب تاریخ سیستان بدون اشاره به محمد بن سهل روایت شده است ، نکـ : تاریخ سیستان ، به تصحیح ملک الشعرای بهار (تهران : پدیدٔە خاور، ١٣٦٦)، ٢٤١.
٨. ابن اثیر، همان ، ۳۶۸/۷، ۱۱۸/۸؛ بیرونی، آثار الباقیه ، ۴۶؛ یاقوت حموی، معجم الأدب اء، ۱۲۵؛ بلخی، مصالح الأب دان و الأنفس ، ۶۵؛ السلامی، اخب-ار ولاۀ خراسان ، ۱۵۱؛ در مستخرجات این کتاب نام محمد بن سهل بن هاشم دیده نشد؛ اما به نظر میرسد گردیزی و ابن اثیر اطلاعات خود را در این زمینه از این منبع گرفته اند.
٦. ابن اثیر، همان ، ۱۱۸/۸؛ بیرونی، آثار الباقیه ، ۴۶؛ یزدگرد بن شهریار بن خسرو خود نبیرٔە خسرو پرویز بود (محمد بن علـی شـبانکاره ای، مجم-ع الأنس-اب، به تصحیح هاشم محدث (تهران : امیرکبیر، ۱۳۷۶ش )، ۲۵۵).
هنگامی که منصور از سوی اسماعیل به حکومت ری رسید، احمد بن سهل را به فرماندهی سپاه خود برگزید تا کنترل شهر را در دست بگیرد؛١١ همچنین هنگـامی کـه احمـد بـن اسماعیل در آغاز سال ۲۹۸ق لشکری به سیستان فرستاد، سردارانی همچون او، حسین بن علی مرورودی، آن عالمان بسیاری برآمده اند (عبدالکریم بن محمد سمعانی، الأنساب، به تصحیح عبدالرحمن بن یحیی معلمی، حیدرآباد: دائرۀ المعـارف العثمانیـه ، ۱۳۸۲ق ، .