چکیده:
پژوهش پیشرو با طرح این پرسش اساسی که الگوی مدیریتی امام خمینی+ در حل بحران چیست این فرضیه را مطرح نموده که الگوی مدیریتی ایشان، از یک چرخه فکری، نشئت گرفته و بر پایه مبانی معرفتشناختی، هستیشناختی و انسانشناختی و تبعیت از اصولی چون خدامحوری، مردممحوری، قانونمداری، توجه به اصول اخلاقی و رعایت مصالح نظام اسلامی بنا شده است و اهدافی چون رشد و تعالی جامعه، حفظ نظام اسلامی و تأمین امنیت را تعقیب مینماید. مقاله با بهرهگیری از روش توصیفی ـ تحلیلی و با تأمل در آثاری که سیره امام خمینی در مواجهه با بحران در آنها مندرج است؛ کوشیده است با تحلیل اطلاعات، فرضیه تحقیق را اثبات نماید. با توجه به اینکه انقلاب اسلامی بر پایه ایدئولوژی خاصی متمایز از الگوی لیبرالیسم و مارکسیسم سامان یافته است ازاینرو شیوه ارائه الگوی مدیریت بحران نیز منبعث از همان ایدئولوژی خواهد بود.
Proposing the basic question: what is Imam Khomeinichr('39')s managerial model in crisis resolution?, the present study has hypothesized that his managerial model originated from an intellectual system based on epistemological, ontological and anthropological principles and following such principles as theism, democracy, law-basedness, attention to moral principles and observance of the interests of the Islamic system have been established and pursue goals such as the growth and excellence of society, maintaining the Islamic system and providing security. The article uses a descriptive-analytical method and reflects on the works in which Imam Khomeinichr('39')s biography in the face of crisis is contained; it tried to prove the research hypothesis by analyzing information. Given that the Islamic Revolution is organized on the basis of a particular ideology distinct from the model of liberalism and Marxism, so the method of presenting the model of crisis management will be derived from the same ideology.
خلاصه ماشینی:
تحقيق حاضر که به روش توصیفی ـ تحلیلی و مبتنی بر دادههای کتابخانهای است ضمن اشاره به برخي از الگوهاي رايج در مديريت بحران، با بررسي مهمترين بحرانهاي زمان حضرت امام به تبيين الگوي مديريت بحران ايشان خواهد پرداخت.
لذا پرسش اساسي پژوهش حاضر آن است كه الگوي مديريتي امام خميني در حلّ بحرانهاي جمهوري اسلامي چيست؟ نتایج تحقیق نشان میدهد امام خميني در مديريت بحران، الگوي نويني را ارائه نمودند كه متأثر از مباني سهگانه معرفتشناختی، هستیشناختی و انسانشناختی که ناشی از دادههای منابع دینی است و تبعيت از اصولي متمايز از آنچه در دنياي امروز شناخته شده است بوده که لاجرم اهداف متفاوتي را به دنبال داشت.
ازآنجاكه از ديدگاه ايشان مردم صاحبان اصلي انقلاب قلمداد ميشوند، پس در اين بحران نيز رأي و نظر نمايندگان مردم براي حضرت امام بسيار مهم بوده و موضوعيت داشته است.
در مقاطع بحراني دوره حضرت امام نيز تلاش ايشان همواره بر اين بود كه در فرآيند حلّ بحران، علاوه بر رشد فكري جامعه و هوشيار شدن مردم، عوامل اصلي بحران نيز نجات يافته و هدايت شوند.
بررسي الگوي مديريتي امام خميني+ بيانگر اين است كه از ديدگاه ايشان تأمين امنيت و حفظ نظم جامعه اسلامي يكي از اصلي ترين اهداف ايشان در مديريت بحرانها بوده و در اين راستا لازم است به محورهاي ذيل توجّه نمود: الف) تأمين امنيت در راستاي حفظ نظام ارزشي جامعه پويايي معنوي و سياسي يك جامعه به حاكم بودن ارزشهاي اخلاقي و ديني پذيرفته شده در آن جامعه بستگي دارد.