چکیده:
خلیج فارس در چند دهه اخیر دو نوع نهادهای امنیتی را به خود دیده است: نهادهای امنیتی فرامنطقهای که به این ناحیه نفوذ کردهاند، مثل پیمان سنتو و نهادهای امنیتی درون منطقهای. طرح توسعه فعالیتهای ناتو در این منطقه به اواسط دهه 1980 برمیگردد و ترامپ خواستار فعالیت جدیتر این سازمان در خلیج فارس شده بود. با توجه به وضعیت پیچیده منطقه از نظر تراکم انواع بحرانها بین کشورها و استقبال کشورهای عربی از این سازمان، امکان شکلگیری چارچوبکار امنیتی جدیدی در منطقه وجود دارد که میتواند معادله بازدارندگی بین کشورهای عربی در مقابل ایران را تغییر دهد. بهویژه اینکه بایدن نیز مایل به این راهبرد است. این مسأله بهویژه برای ایران مهم است که اغلب ترتیبات جمعی و امنیتی منطقه حول تهدید تلقی کردن این کشور تداوم یافته است. گسترش ناتو به منطقه خلیج فارس چه تأثیری بر بازدارندگی جمهوری اسلامی ایران دارد؟ بهنظر میرسد حضور این سازمان موازنه تهدید را علیه ایران و به نفعکشورهای عرب خلیج فارس تغییر میدهد. چرا که ایران با حضور ناتو با یک چرخه بازدارندگی فرامنطقهای مواجه خواهد شد که موازنه تهدید را به سود کشورهای عرب خلیج فارس میکند. این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی به بررسی این موضوع میپردازد.
The Persian Gulf has seen two types of security institutions in recent decades: trans-regional security institutions that have infiltrated the area, such as the SEATO Pact, and intra-regional security institutions. The plan to expand NATO activities in the region dates back to the mid-1980s, and Trump called for more serious activity in the Persian Gulf in 2020. Given the complex situation in the region in terms of the density of crises among countries and the Arab countries' acceptance of this organization, it is possible to form a new security framework in the region that can change the equation of deterrence among Arab countries against Iran. Especially since Biden also wants this strategy. This is especially important for Iran, for which most of the region's collective and security arrangements have been continued as deeming it a threat. What will be the consequences of the development of NATO activities in the Persian Gulf for Iran and how will it affect its deterrence strategy? It seems that the presence of this security organization will increase the context of increasing confrontation within the region and increase movements against Iran. Because with the presence of NATO, Iran will face a cycle of trans-regional deterrence that intensifies the balance of threat.
خلاصه ماشینی:
در چهل سال گذشته ، توان بازدارندگي ايران به ويژه در ابعاد نظـامي و سياسـي و تقابـل گرايـي بـين آمريکا، رژيم صهيونيستي و عربستان در برابر ايران به شدت افزايش يافته است و در عـين حـال ، خـروج آمريکا از برجام و تداوم فعاليت هاي هسته اي و موشکي ايران و افزايش فعاليت هاي نيروي دريـايي ايـن کشور در خليج فارس ، سبب افزايش بازدارندگي ايران در منطقه شـده اسـت .
1. New Strategic Concept اين مقاله با روش توصيفي- تحليلي به دنبال پاسخ به اين سوال است که گسترش ناتو به خليج فارس چه تأثيري بر بازدارندگي جمهوري اسلامي ايران دارد؟ به نظر مـيرسـد ايـن راهبـرد ضـمن ايجـاد موازنـه تهديد بين ايران و کشورهاي منطقه ، ايران را وادار ميکنـد بـيش از گذشـته بـه توسـعه روابـط خـود بـا قدرت هاي شرقي بپردازد.
براي صهيونيست ها توسعه ناتو در خليج فارس در برابر ايران يک ضـرورت استراتژيک است از سوي ديگر قدرت هاي عربي در يـک رقابـت بـا عضـو ديگـر نـاتو، ترکيـه هسـتند.
اما در ارتباط بـا خلـيج فـارس ، به نظر ميرسد، اکنون خواست آمريکا است که بر کشورهاي عرب خليج فارس و اعضاي نـاتو تحميـل ميشود و اين حضور صرفا در حوزه ديپلماسي نخواهد بود (فرجيراد،١٣٩٩).
رژيم صهيونيستي، بيش از کشورهاي عرب خليج فارس ، سياست نگاه به شـرق را بـا جـديت دنبـال کرده و اين روند ممکن است بر تلاش هاي ايران در نگاه به شرق را در صورتي کـه بـه روابـط عميقـي منجر نشود، تأثير سوء بگذارد.
همچنين آمريکا در حال پيگيري سياست مهار آسيايي شدن کشورهاي عرب خلـيج فـارس اسـت و توسعه فعاليت هاي ناتو گام نخست اين مهار است .