چکیده:
توجه به بازنمایی اجتماع و چگونگی تغییرات آن ضروری است. سوالی که در اینجا مطرح میشود این است که سند تحول بنیادین آموزش و پرورش که با هدف حل بخشی از مشکلات نظام آموزش و پرورش کشور ساخت یافته؛ سطح اجتماع را چگونه بازنمایی میکند و این بازنمایی خاص، چه پیامدی را موجب میگردد؟ به این منظور، روش تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف به مثابه روشی جهت بررسی تغییرات اجتماعی و فرهنگی، انتخاب و سپس از طریق سازوکارهای زبانشناختی مایکل هلیدی، در قالب مراحل سه گانه، بازسازی و درنهایت با استفاده از این روش، متن سند بررسی و نتایج ارائه شد. اجتماع از منظر سند مذکور دارای 7 حوزه آموزش و پرورش، سیاسی اداری، فرهنگی، دینی، رسانه و ارتباطات، حرفهای و اقتصادی و سلامت و بهداشت است. این 7 حوزه به لحاظ اعتبار در جایگاه تساوی نیستند؛ بلکه درنهایت این نظم گفتمان دینی است که در مقام اول قرار میگیرد و امکان مییابد تا دیگر نظمهای گفتمان را مورد تفسیر قرار دهد. یافتههای تحقیق نشان میدهد این سند نتوانسته است با استفاده از مبانی فکری نظم گفتمان دینی، تفسیری دینی از نظمهای گفتمانی دیگر ارائه کرده و موجب تغییر در آنها شود.
.It is necessary to pay attention to the representation of society and how it changes. The question that arises here is that the document on the fundamental transformation of education, which was created with the aim of solving some of the problems of the country's education system; How does it represent the level of society, and what is the consequence of this particular representation? For this purpose, the method of Fairclough critical discourse analysis is selected as a method to study social and cultural changes, and then through Michael Halliday's linguistic mechanisms, in the form of three stages, reconstruction and finally using this method, the text of the review document and presentation results. شد. According to the document, the community has 7 areas: education, political, administrative, cultural, religious, media and communication, professional and economic, and health. These 7 areas are not in a position of equality in terms of validity; Rather, it is the religious discourse order that comes first and makes it possible to interpret other discourse systems.
خلاصه ماشینی:
سوالی که در اینجا مطرح میشود این است که سند تحول بنیادین آموزش و پرورش که با هدف حل بخشی از مشکلات نظام آموزش و پرورش کشور ساخت یافته؛ سطح اجتماع را چگونه بازنمایی میکند و این بازنمایی خاص، چه پیامدی را موجب میگردد؟ به اینمنظور، روش تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف بهمثابه روش بررسی تغییرات اجتماعی و فرهنگی، انتخاب و سپس از طریق سازوکارهای زبانشناختی مایکل هلیدی، در قالب مراحل سهگانه، بازسازی و درنهایت، با استفاده از این روش، متن سند بررسی و نتایج ارائه شد.
یافتههای تحقیق نشان میدهد؛ این سند نتوانسته است با استفاده از مبانی فکری نظم گفتمان دینی، تفسیر قابل ملاحظهای از نظمهای گفتمانی دیگر ارائه کند و موجب تغییر جدّی در آنها شود.
نظمهای گفتمان آموزش و پرورش، سیاسی و اداری، دینی، حرفهای و اقتصادی، فرهنگی، رسانه و ارتباطات و نظمگفتمان سلامت و بهداشت بهترتیب، هفت نظمگفتمانی هستند که سند تحول بنیادین آنها را بازتولید میکند.
3% جمع کل, 30, 100% همانگونه که در جدول بالا مشخص است، نظمگفتمانِ آموزش و پرورش با بیشترین قرارگیری در جایگاه ملزمشده به میزان 60 درصد، قلمرویی معنایی است که از سوی نظمهای گفتمان دیگر مورد بیشترین میزان تفسیر قرار میگیرد و نظمگفتمان دینی در این تفسیر و تغییر به میزان 27 درصد بیشترین سهم را داراست.
[In Persain] An analysis of Family System based on the Succession Theory of Shahid Sadr Mohammad Rafiq 1 Sayyid Monzer Hakim 2 Hassan Kheiri 3 Fazel Hesa 27$$# Received: 25/08/2020 Accepted /2020 tract Based on the views and social theory of Shahid Sadr, every society consists of three elements: nature, human, and relationship.