چکیده:
باتوجهبه اهمیت خاص سرمایهگذاری مستقیم خارجی در رشد اقتصادی کشورها، محققان زیادی به بررسی تأثیر آن در رشد و نیز عوامل مؤثر در ایجاد و جذب آن پرداختند. هدف از نگارش مقالة حاضر بررسی نقش آموزش در تعامل میان سرمایهگذاری مستقیم خارجی و رشد اقتصادی در ایران طی سالهای پس از جنگ تحمیلی (1371- 1393) با استفاده از دادههای سری زمانی و مدل کلانسنجی خودرگرسیون برداری همانباشتة ساختاری است که در آن درآمدهای دلاری نفت بهمنزلة یک متغیر برونزای ضعیف وارد شده است. نتایج حاکی از وجود رابطهای بلندمدت میان سرمایهگذاری مستقیم خارجی و رشد اقتصادی و نیز تأثیر مثبت آموزش در تعامل میان سرمایهگذاری مستقیم خارجی و رشد اقتصادی است. نتایج آزمون نسبت درستنمایی نشان میدهد قیود اعمالی مدل مناسب است و بررسی آزمون q برای کشف خودهمبستگی، آزمون خودهمبستگی حداکثر راستنمایی، و آزمون نرمالبودن نشاندهندة خوبی برازش مدل است.
With the development of various theories and models in relation to economic growth over time, many researchers studied its effect on the growth and factors affecting its creation and absorption. This article examines the role of education in the interaction between foreign direct investment and economic growth during the post-war period (1990--2014). To this end, a structural cointegrating vector autoregressive model has been used where the dollar earning of oil exports is considered as aweak exogenous variable. The results indicate the existence of a long-term relationship between foreign direct investment and economic growth and positive role of education in the interaction between foreign direct investment and economic growth. The Likelihood Ratio test results show that the applied constraints are appropriate and the results of a series of tests, such as the q test to detect autocorrelation, autocorrelation test of maximum likelihood (LM), and normality test, indicate the goodness of fit of the model.
خلاصه ماشینی:
هدف از نگارش مقالۀ حاضر بررسی نقش آموزش در تعامل میان سرمایه گذاری مستقیم خارجی و رشد اقتصادی در ایران طی سال های پس از جنگ تحمیلی (١٣٧١- ١٣٩٣) با استفاده از داده های سری زمانی و مدل کلان سنجی خودرگرسیون برداری هم انباشتۀ ساختاری است که در آن درآمدهای دلاری نفت به منزلۀ یک متغیر برون زای ضعیف وارد شده است .
مطالعات تجربی فراوانی به تأیید رابطۀ میان سـرمایه گـذاری مسـتقیم خـارجی و رشـد اقتصادی پرداخته اند، نتایج آنان حاکی از این است که چه در کوتاه مدت و چه در بلندمدت سرمایه گذاری مستقیم خارجی در رشد اقتصادی تأثیر دارد.
Alguacil et al) در مطالعه ای بـا عنـوان «رشـد سـرمایه گـذاری مستقیم خارجی ورودی نقش محیط نهادی و اقتصاد کلان » برای کشورهای درحال توسـعه در بازۀ زمانی ١٩٧٦ تا ٢٠٠٥ با استفاده از مدل مخلوط گاوسـی و مـدل حـداقل مربعـات معمولی (ordinary least squares model) نشان دادند که دولت های کشورهای میزبـان بایـد مجموعه ای از سیاست هایی را بسط و توسعه دهند که علاوه بر افزایش حجم سرمایه گذاری مستقیم خارجی واردشده به چهارچوب اقتصادی و سیاسی خود کشور میزبان نیـز اهمیـت داده شود.
داده های این تحقیق با عنوان رویکرد خودرگرسیون بـرداری هـم انباشـتۀ سـاختاری براساس مبانی نظری با درنظرگرفتن سرمایۀ انسانی (نیروی کار آمـوزش دیـده ) بـه بررسـی تأثیر سرمایه گذاری مستقیم خارجی در رشد اقتصـادی مـی پـردازد (١٩٩١ King and Barro ;١٩٩٤ Levine).