چکیده:
افزایش تقاضای نهایی در اقتصاد از متغیرهای اثرگذار بر رشد تولید و ارزش افزوده به شمار میرود. بر این اساس هدف از این مطالعه بررسی اثر اجزای تقاضای نهایی بر تغییرات ارزش افزوده با تاکید بر نقش صادرات بین دو سال1390 و 1395 با استفاده از رهیافت تجزیه ساختاری (SDA) در مدل داده-ستانده میباشد. پایههای آماری این مطالعه دو جدول داده- ستانده 1390 و 1395 کشور هستند. نتایج مدل نشان میدهد که تغییر ساختار صادرات (با ثابت بودن حجم صادرات) بین دو سال مورد مطالعه موجب افزایش ارزش افزوده کل اقتصاد به میزان 31/73662 میلیارد ریال شده است. کاهش حجم صادرات بین دو سال نیز باعث کاهش ارزش افزوده کل اقتصاد به میزان 2/12443 میلیارد ریال شده است. بیشترین اثر مثبت تغییر ساختار صادرات متعلق به سه بخش «حمل و نقل و ارتباطات»، «عمده فروشی و خرده فروشی» و «آب، برق و گاز» بوده است. ارزش افزوده این سه بخش در اثر این عامل به ترتیب 94/92481، 52/88672 و 77/45720 میلیارد ریال افزایش یافته است. از سوی دیگر، ارزش افزوده دو بخش «نفت خام و گازطبیعی» و «محصولات شیمیایی، لاستیک و پلاستیک» بیشترین اثر منفی را از تغییر ساختار صادرات پذیرفتهاند. ارزش افزوده این بخشها در اثر این عامل به ترتیب 29/260550 و 67/12312 میلیارد ریال کاهش یافته است.
Increasing final demand in the economy is one of the variables affecting production and value-added growth. Accordingly, the purpose of this study is to investigate the effect of final demand components on changes of value-added with emphasis on the role of exports between 2011 and 2016 using the Structural Decomposition Analysis (SDA) approach in the input-output model. The statistical bases of this study are two input-output tables of 2011 and 2016. The results of the model showed that the change in the structure of exports (with the volume of exports being constant) between the two years under study has increased the value added of the whole economy by 73662.31 billion Rials. The decrease in the volume of exports between the two years has also reduced the added value of the whole economy by 12443.2 billion Rials. The most positive effect of restructuring belonged to the three sectors of "transportation and communications", "wholesale and retail" and "water, electricity and gas". The value- added of these three sectors due to this factor has increased 92481.94, 88672.52 and 45720.77 billion Rials, respectively. On the other hand, the value-added of the two sectors "crude oil and natural gas" and "chemical, rubber and plastics" have the greatest negative effect of the restructuring of exports. The value- added of these sectors due to this factor has decreased by 260550.29 and 12312.67 billion Rials, respectively.
خلاصه ماشینی:
این مطالعه به بررسی اثر تغییر اجزای تقاضای نهایی و تغییر ساختار آنها با تأکید بر نقش صادرات بر تغییرات ارزش افزوده در اقتصاد ایران بین دو سال 1390 و 1395 با استفاده از تکنیک تحلیل تجزیۀ ساختاری در مدل داده ـ ستانده میپردازد.
از مطالعات انجامشدۀ خارجی این گروه میتوان به مطالعۀ کانیا (Konya 2006) در بررسی رابطۀ علیت گرنجری بین صادرات و تولید ناخالص داخلی برای 24 کشور سازمان همکاری اقتصادی و توسعه، مطالعۀ فینستر و کی (Feenstra and Kee 2008) در بررسی متنوعسازی صادرات و بهرهوری کشوری برای 48 کشور، مطالعۀ اومیساکین (Omisakin 2009) در بررسی رابطۀ بین رشد اقتصادی و صادرات کشور نیجریه، مطالعۀ لرد (Lord 2011) در بررسی اثر صادرات بر رشد اقتصادی در مکزیک، مطالعۀ کریستوفر و دنیل (Christopher and Daniel 2012) در بررسی رابطۀ بین صادرات و رشد اقتصادی در نیجریه، مطالعۀ اسکورپوزا (Sokurova 2014) در بررسی سرمایهگذاری مستقیم خارجی، رشد اقتصادی، و صادرات برای کشور اسلواکی، مطالعات شافیولا و دیگران (Shafiullah et al.
براساس روش میانگین در تحلیل تجزیۀ ساختاری (Dietzenbacher and Los 1998) تغییرات ارزش افزودۀ بین دو سال معین بهصورت رابطۀ 4 بهدست میآید: {مراجعه شود به فایل جدول الحاقی} برای بررسی اثر تغییر اجزای تقاضای نهایی داخلی و همچنین صادرات (تقاضای خارجی) و تغییر ساختار هرکدام بر ارزش افزودۀ بخشهای مختلف لازم است تا ماتریس تقاضای نهایی به اجزای مختلف نوشته شود.
2. 3 دادههای تحقیق در این مطالعه از دو جدول داده ـ ستاندۀ سال 1390 و 1395 برای بررسی اثر حجم و ساختار اجزای تقاضای نهایی بر ارزش افزودۀ بخشهای مختلف اقتصاد استفاده شده است.