چکیده:
یکی از وظایف اصلی و مهم برنامه ریزان در نواحی روستایی، تخصیص زمین به کاربریهای گوناگون با توجه به نقش و کارکرد و میزان تاثیرگذاری هر کدام از کاربریها بریکدیگر است. در واقع هدف نهایی برنامه ریزی کاربری اراضی ایجاد نوعی تعادل زیست محیطی و برقراری عدالت اجتماعی در روند پیشرفت و آبادانی نواحی سکونتی است و باید به اهداف کیفی همچون امنیت، سازگاری، منظر و چشم انداز و احساس وابستگی به محیط نیز پاسخ گوید. در این پژوهش میزان سازگاری کاربریهای تغییر یافته به وسیله خبرگان روستاهای مورد مطالعه از حیث کاملا سازگار تا کاملا ناسازگار طبقه بندی و امتیازبندی شدند. هدف از این مطالعه، بررسی تحولات کاربری اراضی نواحی روستایی شهرستان اشتهارد در بازده زمانی 15 ساله است و تحولات کاربری اراضی با استفاده از شاخصهای سازگاری مورد بررسی قرار گرفته است. تحقیق حاضر به لحاظ هدف، کاربری است و ماهیت توصیفی- تحلیلی دارد. برای گردآوری اطلاعات از روش مشاهده، مصاحبه و طراحی و تکمیل پرسشنامه استفاده شده است. نتایج حاصل از تحقیق نشان میدهد که نخست: تمام روستاهای مورد مطالعه از نظر سازگاری در وضعیت نسبتا سازگاری قرار دارد، دوم: در بین 8 کاربری مورد بررسی، کاربری مسکونی با میانگین 2/4 و اراضی بایر با میانگین 1/4 بیشترین تحولات را از سال 1380 تا 1395 به خود اختصاص داده است، سوم: کاربری مسکونی سازگارترین و کاربری کارگاهی- صنعتی ناسازگارترین کاربریها در بین کاربریهای مورد برسی قرار گرفته است.
One of the main and important tasks of planners in rural areas is to allocate land to different land uses according to the role and function and the extent to which each land use affects each other. In fact, the ultimate goal of land use planning is to create an environmental balance and establish social justice in the process of development and development of residential areas, and must meet quality goals such as security, compatibility, landscape and a sense of dependence on the environment. In this study, the degree of compatibility of altered land uses was classified and scored by experts from the studied villages in terms of completely compatible to completely incompatible. The purpose of this study is to investigate land use changes in rural areas of Eshtehard city in a time period of 15 years and land use changes have been studied using adaptation indicators. The present research is purposeful in nature and has a descriptive-analytical nature. The method of observation, interview, design and completion of a questionnaire was used to collect information. The results of the research show that first: all the studied villages are in a relatively compatible situation in terms of adaptation, second: among the 8 uses surveyed, residential use with an average of 4.2 and barren lands with an average of 4.1 have the most changes Has been allocated from 2001 to 2016. Third: Residential use is the most compatible and workshop-industrial use is the most incompatible among the studied uses.
خلاصه ماشینی:
در ارتباط با تغييرات کاربري اراضي و همچنين شاخص هاي ارزيابي کاربري تحقيقاتي هم در داخل و هم در خارج از کشور صورت گرفته است ، که به برخي از آنها اشاره مي شود: خاکپور و همکاران (١٣٨٦) در پژوهشي تحت عنوان الگوهاي تغيير کاربري شهر بابل به اين نتيجه رسيده است که عدم تناسب ميان ارزش افزوده حاصل از فعاليت هاي زراعي و باغي با ارزش ايجاد شده از فروش زمين سبب شده تا بسياري از کشاورزان و باغداران به فروش يا تفکيک اين اراضي اقدام کنند.
به دليل عدم وجود نقشه وضع موجود محدوده مورد مطالعه ، درصد تغيير و تحولات کاربري اراضي با برداشت هاي ميداني، تفسير تصاوير ماهواره اي صورت گرفته است و به طور کلي مشخص شد که بيشترين ميزان تحولات کاربري و گسترش روستاها در بازده زماني ١٥ ساله مربوط به کاربري مسکوني و اراضي باير است که اين موضوع تا حدود زيادي گسترش بافت روستا در گذر زمان را نشان مي دهد.
در محدوده مورد بررسي بيشترين تغييرات کاربري از اراضي باير به سمت کاربري مسکوني جهت گيري و تغيير داشته و نشان دهنده رشد بيشتر جمعيت روستاهاي مورد مطالعه در گذر زمان نسبت به روستاهاي اطراف خود بوده است و کمترين ميزان تحولات کاربري مربوط به فضاي سبز و بهداشتي و درماني است .
Integrated assessment of agricultural policies with dynamic land use change modelling.