چکیده:
یکی از مهمترین مسائل نظامهای حقوقی، خاتمه ارادی هر نوعی از تعهد است. این نوع خاتمه، به معنای پایان دادن متعهد به تعهد خود صرفاً به خواست همان طرف است. از آنجاکه این موضوع با حاکمیت قانون سر و کار دارد، به جاست که قواعد مناسبی در این زمینه وجود داشته باشد. با وجود این، ابهامهای قابل توجهی درباره مشروعیت و شرایط خاتمه ارادی تعهدات ناشی از اعمال یکجانبه دولتها در حقوق بینالملل وجود دارد. رویه قضایی و رویه دولتها در این زمینه، نادر و پراکنده است و دکترین نیز شدیداً متناقض به نظر میرسد. از آنجاکه اعمال یکجانبه دولتها جایگاه مهمی در نظام قاعدهسازی در حقوق بینالملل عصر مدرن به دست آورده است در نتیجه مشروعیت پایان ارادی این دسته از اعمال، موضوعی مهم به شمار میآید. این مقاله میکوشد تا به این پرسش مهم پاسخ دهد که آیا دولتی میتواند صرفاً به خواست خود، عمل یکجانبهاش را خاتمه دهد یا خیر. به نظر میرسد که دولتها قادرند اعمال یکجانبه خود را با رعایت برخی شرایط و استثناءها خاتمه دهند.
The One of the main issues in the legal regimes is the intentional revocation of any kind of obligations. This revocation means that obligant party terminates its duty merely at the request of that party. Because this subject concerns with the rule of law, it should be necessary to exist proper rules in this context. However, there are significant ambiguities in the legality and conditions of intentional termination of obligations that arises from unilateral acts of states. The case law and states practice in this context are rarely and sporadic and the doctrine is also extremely contradictory. Since, the unilateral acts of states have gained prominent status in regime of regularization in international law in modern area, so the legality of intentional termination of these acts is important subject. This article seeks to answer the important question of whether a state can terminate its unilateral act of its own will. It seems the states can terminate their unilateral acts, with some conditions and exceptions.
خلاصه ماشینی:
گروهي از نويسندگان معتقدند که اگر دولت انجام دهنده اعمال يکجانبه اين امکان را داشته باشد که راسا و صرفا به اراده خود تعهد ناشي از اين عمل را خاتمه دهد، ديگر اثري از نيروي الزام آور عمل يکجانبه باقي نخواهد ماند و در مقابل ، گروهي ديگر معتقد به امکان لغو اين اعمال هستند اما در ميان همين عده نيز طيفي بر اين باور هستند که لغو عمل يکجانبه تابع برخي محدوديت هاست و بخشي ديگر آن را از هرگونه قيد و شرطي خارج ميدانند که در ادامه نظرات همه اين نويسندگان مورد بررسي قرار خواهند گرفت .
مهمترين دليل اين مناقشه به اين موضوع برميگردد که با وجود اهميتي که موضوع امکان لغو عمل يکجانبه در حقوق و روابط بين الملل برخودار است اما رويه دولتي و قضايي چندان زيادي در مورد آن وجود ندارد و همين موضوع نيز به گمانه زنيها و استنباط هاي مختلف از سوي دکترين دامن زده 1.
» 4 ديوان بين المللي دادگستري نيز در پرونده آزمايش هاي اتمي، بدون آنکه به موضوع امکان رجوع يا لغو عمل يکجانبه اشاره کند، قريب به همين مضمون را در خصوص ضرورت توجه به عنصر اعتماد و اطمينان در روابط حقوقي بين المللي در چارچوب اعمال يکجانبه بيان ميکند: «...
6. Alfred P Rubin, “The International Legal Effects of Unilateral Declarations”, AJIL, Vol. 71(1), (1977), at 5; Camille Goodman, “Acta Sunt Servanda?
- Csatlós, Erzsébet, “The Legal Regime of Unilateral Act of States”, Miskolc Journal of International Law, Vol. 7, No. 1, (2010).
- Csatlós, Erzsébet, “The Legal Regime of Unilateral Act of States”, Miskolc Journal of International Law, Vol. 7, No. 1, (2010).