چکیده:
سینمای اصغر فرهادی، برندۀ جایزۀ اسکار، با تمرکز بر حضور بیشتر زنان و ارائۀ نقشهای کلیدی بدانها، به مقولۀ «زن» توجه ویژه نشان داده است، اما باید دریافت بازنمایی زن در این آثار تا چه حد توانسته از تصورات قالبی و کلیشههای مردانه رها شود؟ فیلمهای «رقص در غبار»، «شهر زیبا»، «چهارشنبهسوری»، «دربارۀ الی»، «جدایی نادر از سیمین»، «گذشته»، «فروشنده» و «همه میدانند» آثاری هستند که در آن ها زن نقطۀ کانونی فیلم بهشمار میآید. در این پژوهش کوشیدهایم با روش تحلیل محتوای کیفی، و این رویکرد که فرهادی با بازنمایی زندگی زنان به اهمیتبخشی او توجه کرده، به بررسی این فیلمها بپردازیم. بررسی کدها، مقولات و مفاهیم نشان میدهد که اگرچه تعداد و اهمیت کاراکترهای زن و نیز سپردن نقشهای کلیدی بدانها با گذشت زمان روبهفزونی بوده، در عین حال زنان با کنشهای منفعلانه، نقشهای شغلی جنسیتزده و عدم حضور در عرصۀ عمومی، بهشکلی وابسته به همسر از نظر مالی، بحرانزا، مستاصل، ناتوان و بیکفایت نمایش داده میشوند. بهنظر میرسد جهت اهمیتبخشی به زن، تمرکز بر موضوع زن کافی نیست و باید به لایههای پنهان روایتها که حاکی از ذهنیت و تصورات قالبی مردانه است، نیز توجه کرد.
AbstractThe cinema of the Oscar-winning director, Asghar Farhadi, pays special attention to women by focusing on the increasing number of women along with their presentation in key roles. The present article analyzes "Dance in the Dust", "Beautiful City", "Fireworks Wednesday", "About Eli", "A Separation", "The Past", "Salesman", and "Everyone Knows", in which the woman is the focal point. Thus, it tries to examine the films with the method of qualitative content analysis to work on the attention Farhadi has paid to woman’s importance by representing her. Examination of codes, categories, and concepts shows that although the number and importance of female characters and the assignment of key roles to them has increased over time, at the same time women with passive actions, gender job maps, absence from the public arena, and spouse-dependence is portrayed as critical, desperate, powerless, and incompetent. It seems that in order to give importance to women, it is not enough to focus on the subject of women. One should also pay attention to the hidden layer of narratives that can be obtained from their mentality and stereotypes..
خلاصه ماشینی:
تصوير زن در آثار سينمايي اصغر فرهادي افسانه توسلي ١*، زهره بابايي 2 چکيده سينماي اصغر فرهادي، برندٔە جايزٔە اسکار، با تمرکز بر حضور بيشتر زنان و ارائۀ نقـش هـاي کليـدي بـدانها، بـه مقولـۀ «زن » توجه ويژه نشان داده است ، اما بايد دريافت بازنمايي زن در اين آثار تا چه حد توانسته از تصورات قالبي و کليشه هـاي مردانـه رها شود؟ فيلم هاي «رقص در غبار»، «شهر زيبا»، «چهارشنبه سوري»، «دربارٔە الي»، «جدايي نـادر از سـيمين »، «گذشـته »، «فروشنده » و «همه ميدانند» آثاري هستند که در آنها زن نقطۀ کانوني فيلم به شمار ميآيد.
نمايش دهد يا خير؟ آيا فيلم هاي فرهادي توانسته اند از کليشه هاي جنسيتي رها شـوند يـا اينکه در لايه هاي پنهان ، همچنان زن را مسبب ايجاد بحران ، و در شرايط استيصال و وابسته به همسـر بازنمايي ميکنند؟ آيا فيلمسازي چون فرهادي که زن را مقولۀ اصلي آثار خود ميداند، توانسته است در نمايش زن از جنسيت زدگي رها باشد؟ پيشينۀ پژوهش در حوزٔە بازنمايي زنان و خانواده در آثار سينمايي رويکردهاي متفاوتي ديده ميشود؛ ازجملـه اميـري و زارع (١٣٩٨) به بررسي بازتاب نقش اجتماعي زن در سينماي ايران پرداخته و نشان داده اند که در آثـار سينمايي ايران هم به بحث خودکارآمدي زنان توجه شده و هم بـه کنشـگري اجتمـاعي آنهـا.
راودراد و ميرزاده (١٣٩٦) با نشانه شناسي در آثار اصغر فرهادي نتيجه گرفته اند، بـا وجـود تصـويري کـه از زنـان به لحاظ اجتماعي نشان داده ميشود، همچنان باورهاي سنتي جنسيت زده بر تفکر زمينـه ايـي فـيلم هـا حاکم است .