چکیده:
اسطوره شناخت ابتدايي مردم روزگاران كهن از انسان و جهان پيرامون اوست كه با تغيير شكل دادن در ادبيات ملّتها انعكاس يافته و به حيات خود ادامه ميدهد. يكي از راههاي انتقال اسطوره از نسلي به نسل ديگر بازتاب آن در قصّههاي عاميانه ميباشد. بختيارنامه از قصّههاي عاميانه بازمانده از دوره اشكاني و ساساني است كه رگههايي از اساطير را ميتوان در آن مشاهده كرد. اين پژوهش با شيوه تحليل محتوايي داستان به بررسي بنمايههاي اساطيري موجود در بختيارنامه ميپردازد. در اين مقاله فرض نگارندگان بر اين بوده است كه اين قصّه ژرف ساخت اسطورهاي دارد و عناصر اسطورهاي از جمله آيين آشناسازي و مراحل آن را در خود نمودار ميسازد؛ براساس نتايج اين پژوهش، آيين آشناسازي و مراحل آن با درون مايه اين قصّه قابل تطبيق است. همچنين عناصري چون بيابان، كودك سرراهي و ... در اين قصّه ريشهي اسطورهاي دارند كه در اين پژوهش تحليل و اثبات شدهاند.
Myth is to know primarily people at old time from human and world around him reflected on our nation's culture and literature by deforming this knowledge and this muth conyinues to live. One of the ways of transfering myth from one generation to another one is to reflect it at folk stories. In fact, myth is to narrate stories belonging to non-commence times that has relegious, national and racial beliefs. Bakhtiar Nameh is one of the folk stories that was left from Parthian and Sasanian periods that roots of myth can be seen there. This study aims to investigate myth themes of Bakhtiar Nameh by content analysis. Author of this study assumed that this story has mythical deep structure and can represent myth elements such as acquaintance tradition and its three steps including separation, change and return. Based on the results of this study, acquaintance tradition and its whole steps are adaptive with theme of this story. Also, at this story, elements such as desert, well, fosterling, number ten, etc has myth root that were analysed and proved at this study.
خلاصه ماشینی:
٢- بحث و بررسي ٢-١- بن مايه هاي اساطيري در بختيار نامه اينک به بررسي و تحليل بن مايه هاي اساطيري در بختيارنامه مي پردازيم جدول زير خلاصه اي از نمود اين بن مايه ها را در بختيارنامه نشان مي دهد: جدول ١- عناصر اسطوره اي موجود در بختيارنامه عناصر و اسطوره آيين کودک مرگ و توّلد بيابان چاه عدد ده بن مايه هاي قهرمان آشناسازي سرراهي دوباره اسطوره اي نمود در قهرمان جدا شدن رها شدن زخمي شدن رها شدن گذاشته شدن بيان کردن بختيارنامه داستان خداداد از پدر خداداد در خداداد در در بيابان قهرمان بر سر ده داستان در خداداد است و مادر ـ پشت اولين روزهاي جنگ با که مکاني چاه (مکان ده شب براي که وقايع سرگذاشتن کودکي توّسط کاروانيان که اسطوره اي (اسطوره اي نجات جان متعدّدي را مراحل پدر و مادرش منجر به تغيير است خويش پيروزمندانه تغيير (دست که سرنوشت در شخصيّت پشت سر کشيدن از کودکي او و دست مي گذارد عيّاري ) ـ سرراهي را کشيدنش از بازگشت به برايش رقم عيّاري مي شود آغوش خانواده مي زند و رسيدن به پادشاهي ٢-٢- اسطوره قهرمان اسطوره قهرمان عادي ترين و مأنوس ترين اسطوره در جهان است .