چکیده:
بررسی مسائل محیط زیست و طبیعت در ادبیات یکی از ضرورتهای پژوهشهای بینا رشتهای درعصر حاضر است. این مقاله در پاسخ به این سوال که "پیوند ادبیات با محیط زیست چگونه میتواند نقش مهمی در انتقال اندیشه های زیست محیطی درشعر معاصر ایفا کند؟"؛ به بررسی درون مایه و مضمون اصلی اشعار اخوان ثالث و شفیعی کدکنی از منظر نقد بوم گرا پرداخته، تفاوت ها واشتراکات آن ها را درراستای ادبیات و محیط زیست بیان می کند. در این پژوهش که از نظرهدف، کاربردی، از نظر نحوه ی گردآوری، توصیفی-تحلیلی از نوع اسنادی بوده، نتایج ذیل به دست آمده است: شباهت اندیشه ی زیست بوم وطبیعت محور از منظر نقد بوم گرا میان آثارشاعران، ناشی از روحیات و سرشت مشترک انسانی و نیز معلول شباهت برخی عوامل تأثیرگذار محیطی مانند 1- شرایط نابسامان سیاسی و اجتماعی جامعه 2- تأثیر محیط زندگی، دوران کودکی وجوانی آنها است. نتایج به دست آمده درشعر شاعران، لزوم توجه به طبیعت و زیست بوم و آگاهی بخشی برای حفاظت از آن، علاوه بر بستر سازی برای بیان مقاصد سیاسی، سبب شده از شعر به عنوان رسانه ای زیست محیطی فرهنگی استفاده شود.
Considering the issues of environment and nature in literature is one of the necessities of interdisciplinary research in contemporary era. This article, in order to answer to this question that “How intimate link of Literature with the Environment can play an important role in the transmission of Environmental Thoughts in Contemporary Poem?” studies the content and main theme of poems of Akhavan Sales and Shafiei Kadkani from the ecocriticism point of view and explain their differences and common aspects according to literature and environment. In this research which in terms of purpose is practical and in terms of collection method is descriptive-analytical based on documentary, the following results are obtained: The similarity of the concept of ecosystem and nature-centered from the perspective of ecocriticism among the achievements of the poets are caused by morals and common human nature and the result of the similarity of some of the most influential environmental factors like 1- the unfavorable political and social conditions of society and 2- the influence of the living environment, their childhood and youth. The results in the poets' poems illustrate, the importance of attention to nature and ecosystem and to raise awareness for its preservation, in addition to laying the groundwork for expressing political intentions, have made the poem to be used as an environmental-cultural media.
خلاصه ماشینی:
با توجه به اينکه تاکنون کمتر پژوهشگري به واکاوي جامع و مستقلي در زمينه ي ارتباط ادبيات و محيط زيست در اشعار شاعران معاصر و نقش آفريني اين دو عنصر طبيعي در آفرينش اشعار بوم محور آنان پرداخته است ؛ به دليل اهميت اين حوزه ي مطالعاتي جديد، مقاله ي حاضر به موضوع " زيست بوم و طبيعت در اشعار اخوان و شفيعي کدکني از منظر نقد بوم گرا" پرداخته و شاعراني براي تحقيق انتخاب شدند که لزوم توجه به طبيعت ، بيان بحران هاي زيست محيطي و آگاهي بخشي براي حفاظت از آن ، شعر آنان را رسانه اي زيست محيطي فرهنگي کرده است .
نگارنده دراين تحقيق در پاسخ به سؤال " مضمون اصلي اشعار محيط زيستي اخوان و شفيعي کدکني در راستاي رابطه ي ادبيات و محيط زيست چيست ؟؛ فرضيه ي آن را که " به نظرمي رسد رابطه ي ادبيات با محيط زيست در گفتمان ادبي شاعران نقش مؤثري داشته باشد"؛ واکاوي نموده و نشان داده است که درون مايه ي اصلي اشعار زيست محيطي و شباهت انديشه از منظر نقد بوم گرا در اشعار آنان ناشي از برخي عوامل تأثيرگذار مانند شرايط نابسامان سياسي و اجتماعي روزگار شاعر، تأثير محيط زندگي و دوران کودکي و نوجواني آنان ، مقتضيات ادبي و هنري شاعران ، همچنين دغدغه ي حفاظت از زيست بوم ، بيان بحران هاي زيست محيطي و...