چکیده:
از زمان ظهور نظریه ادوار تجاری، اقتصاددانان همیشه در تلاش برای بررسی ماهیت بازارهای ناقص بودهاند. دراین خصوص، سوال مطرح شده در ادبیات اقتصاد کلان، این بوده است که آیا اصطکاک (چسبندگیها) موجب جایگزینی، منحنی عرضه کوتاهمدت بهجای بلندمدت میگردد یا خیر. برای پاسخ به این سوال، دو دسته از مدلهای اطلاعات ناقص مبتنی بر پایههای خردی مورد بحث قرار میگیرد: الف) مدلهای با اطلاعات جزئی؛ که عاملان اقتصادی شرایط اقتصادی را با اخلال دریافت میکنند و ب) مدلهای با اطلاعات تاخیری؛ که عاملان اقتصادی تغییرات اقتصادی را با وقفه دریافت میکنند. تمام دادههای مورد استفاده در این مطالعه به قیمتهای ثابت سال 1390 و بطور سالانه برای دوره زمانی 1368-1396 بوده و بصورت سرانه میباشند. بعد از لگاریتمگیری از متغیرها با استفاده از فیلتر هدریک- پرسکات، متغیرها روندزدایی شده و در نهایت با مقداردهی برخی پارامترها از مطالعات گذشته، متغیرها شبیهسازی شده با دادههای واقعی مقایسه و اعتبار مدل محک خورد. نتایج حاکی از آن است که الگوی معرفیشده قادر است، برای توضیح وقایع و تاثیر تکانههای مختلف بر متغیرهای کلان از حالت باثبات را شبیهسازی کند. نتایج این تحقیق نشان میدهند با یک شوک مثبت تقاضای کل، تولید و سطح عمومی قیمتها افزایش پیدا خواهند کرد؛ از طرفی، با افزایش بیشتر در پارامترهای چسبندگی واقعی و اطلاعات، تولید افزایش بیشتری از خود نشان میدهد و تورم افزایش کمتری نسبت به زمانی که چسبندگی کمتر است، خواهد داشت.
Since the birth of business cycle theory, economists have always been struggling to examine the nature of the market imperfection. In macroeconomic literature, economists have been looking at whether friction causes the short-run aggregate supply curve to be upward sloping rather than vertical. To illustrate this subject in this paper, we discuss the micro-foundations for two classes of imperfect information models: models with partial information, where agents observe economic conditions with noise, and models with delayed information, where they observe economic conditions with a lag. This paper surveys the research in the past decade on imperfect information models of aggregate supply and the Phillips curve. The data in this article are related to the fixed prices in the year 2011 and run annually from 1966 to 2017 on a per capita basis. Having logarithms taken, the variables are de-traded through Hodrick- Prescott filter. Finally, the calibration of parameters are assessed, variables are simulated and compared with real data. The results show that the introduced model can simulate the impact of shocks on macroeconomic variables. We derive the results of these two classes of models for the existence of non-vertical aggregate supply, a positive aggregate demand shock still leads to an increase in both prices and output, and stronger real and informational rigidities still enhance the response of output and attenuate the response of prices.
خلاصه ماشینی:
نتایج این تحقیق نشان میدهند با یک شوک مثبت تقاضای کل ، تولید و سطح عمومی قیمت ها افزایش پیدا خواهند کرد؛ از طرفی، با افزایش بیشتر در پارامترهای چسبندگی واقعی و اطلاعات ، تولید افزایش بیشتری از خود نشان میدهد و تورم افزایش کمتری نسبت به زمانی که چسبندگی کمتر است ، خواهد داشت .
آنها دو رژیم «تورم بالا» و «تورم پایین » را در نظر گرفتند که در هر کدام از آنها درجه چسبندگی اطلاعات 1 Contract Model 2 Knotek 3 Crucini, Shintani & Tsuruga 4 Mackowiack & Wiederholt 5 Dupor, Kitamura, & Tsuruga 6 Carrera & Ramirez-Rondan 7 Threshold Regression متفاوت است .
اگرسون و گارجا٦(٢٠١٩) در مقاله خود با معرفی یک مدل کینزین جدید با فرض 1 Gillitzer 2 sticky information Phillips Curve 3 Areosa & et al 4 Sticky-Dispersed Information Phillips curve 5 Ramzi & Ghassan 6 Eggertson & Garga وجود چسبندگیهای قیمت و اطلاعات نشان می دهند که تحت یک رژیم هدف گذاری تورمی و نرخ بهره پایین ، ضریب فزاینده هزینه های دولت در حالت چسبندگی اطلاعات بیشتر از هنگامی است که چسبندگی قیمت ها وجود دارد.
چون این بنگاه منتخب در بازار انحصاری کالای خود را عرضه میکند، پس کالاهای عرضه شده برابر تقاضای بازار است یعنی، Yit=Cit و تابع تولید بصورت زیر خواهد بود: )به تصویر صفحه مراجعه شود.
Sticky prices versus sticky information: Does it matter for policy paradoxes?, Review of Economic Dynamics, 31, 363-392.