چکیده:
یکی از مهمترین منابع مالی اقتصاد غزنویان در دوره متقدم، یعنی از بدو استقرار غلامان به رهبری آلبتکین و سبکتکین در شهر غزنه (351ق) تا پایان حکومت سلطان محمود (421ق) اتکا بر نظام غنایم بود که پشتوانه اصلی ضرب سکههای مرغوب بود؛ اما از دوره سلطان مسعود (432ـ 421ق) با پیشامد بحران نقره مواجه شدند که طی آن ارزش پول رایج کاهش یافته و همچنین از تعداد ضرب مسکوکات با عیار بالا نیز کاسته شد. ازاینرو سلاطین متأخر غزنوی برای تأمین هزینههای جاری و لشکری خویش به درآمدهای سهلالوصول دیگری روی آوردند. سؤال اصلی این است که بحران نقره چه تأثیری بر تطور منابع درآمدی غزنویان داشتهاست؟ فرض این است که بحران نقره بهواسطه کاهش عیار مسکوکات و کمبود آن در تجهیز سپاهیان سبب تطور منابع درآمدی غزنویان از نظام غنایم در جهت وابستگی بیشتر به عواید نظام مالیاتی گردید. روش مورداستفاده در این تحقیق، توصیفیتحلیلی است که بر پایه شواهد کیفی و کمّی و مطالعه سکهشناسی استوار است. نتایج نشان میدهد که کاهش فتوحات در هند، هزینههای ناشی از اختلافات جانشینی و هزینههای هنگفت در امور غیرمولد، دولت غزنویان را با بحران نقره مواجه نمود و به تبع آن سلاطین غزنوی برای جبران منابع مالی ازدسترفته، بهویژه تأمین مواجب نقدی سپاهیان به شکل حواله و تحمیلهای مضاعف به عواید نظام مالیاتی روی آوردند که این مسئله نیز بر دشواری حکمرانی آنان افزودهبود.
One of the most important financial sources of the Ghaznavid economy in the early period, from the establishment of slaves led by Alpetikin and Sabuktigin in Ghazni (351 AH) to the end of the reign of Sultan Mahmud (421 AH) was reliance on the system of booty, which was the main support for minting high quality coins. But since the reign of Sultan Massoud (432-421 AH) faced a silver crisis, during which the value of the currency decreased and the number of high-denomination coins also decreased. Hence, the later Ghaznavid sultans turned to other easy-to-reach incomes to cover their current and military expenses. It is assumed that the silver crisis due to the reduction of grade and its lack of equipment for the troops led to the evolution of Ghaznavids' sources of income from the looting system to become more dependent on the revenues of the tax system. The method used in this research is descriptive-analytical based on qualitative and quantitative evidence and coinage study. The results show that the decline in conquests in India, the costs of the succession dispute, and the huge costs in unproductive affairs have left the Ghaznavid facing a silver crisis and a devaluation of the currency and as a result, the Ghaznavid sultans resorted to the revenues of the tax system to compensate for the lost financial resources, especially the provision of cash to their troops in the form of remittances and double impositions, which also added to the difficulty of governing them.
خلاصه ماشینی:
تأثير بحران نقره بر اقتصاد غزنويان 1 سجاد کاظمي 2 علي بحرانيپور 3 ليدا مودت چکيده يکي از مهم ترين منابع مالي اقتصاد غزنويان در دوره متقدم ، يعني از بدو استقرار غلامان به رهبري آلبتکين و سبکتکين در شهر غزنه (٣٥١ق ) تا پايان حکومت سلطان محمود (٤٢١ق ) اتکا بر نظام غنايم بود که پشتوانه اصلي ضرب سکه هاي مرغوب بود؛ اما از دوره سلطان مسعود (٤٣٢ـ ٤٢١ق ) با پيشامد بحران نقره مواجه شدند که طي آن ارزش پول رايج کاهش يافته و همچنين از تعداد ضرب مسکوکات با عيار بالا نيز کاسته شد.
نتايج نشان ميدهد که کاهش فتوحات در هند، هزينه هاي ناشي از اختلافات جانشيني و هزينه هاي هنگفت در امور غيرمولد، دولت غزنويان را با بحران نقره مواجه نمود و به تبع آن سلاطين غزنوي براي جبران منابع مالي ازدست رفته ، به ويژه تأمين مواجب نقدي سپاهيان به شکل حواله و تحميل هاي مضاعف به عوايد نظام مالياتي روي آوردند که اين مسئله نيز بر دشواري حکمراني آنان افزوده بود.
عنصري (١٣٦٣: ٧٦) در فراواني غنايم جنگي سروده بود: قياس گير نداند قياس سيم سپيد شمارگير نداند شمار زرّ عيار اما پس از مرگ سلطان محمود در دوره جانشينان وي از ميزان نقود طلا و نقره و انواع جواهرات گران بها از راه غارت در اقتصاد غزنويان کاسته شد و دولت در تأمين هزينه هاي جاري و پرداخت مواجب سپاهيان گرفتار بحران نقره شد، به طوري که حتي شاعران در اثر بيپولي پي ممدوحان ديگري برآمدند و يا سپاهيان به دليل مشکلات مالي به دشمنان غزنويان ازجمله سلجوقيان پيوستند.