چکیده:
پذیرش قطعنامة 598 از جانب ایران، هرچند پایان مخاصمة مسلحانه بین دولتهای ایران و عراق بود، اما برای بسیاری از مردم ایران بهویژه در مناطق مرزی غرب کشور پایان جنگ و خونریزی نبود. مصیبتهای دست و پنجه نرم کردن هر روز مردم این مناطق با مینهای کاشتهشده توسط عراق در طول جنگ تحمیلی، مصائبش کمتر از زمان جنگ نبود. ازاینرو الزام حقوقی دولت عراق به اعلام مناطق مینگذاریشده در طول جنگ با ایران و پاکسازی آنها از مهمترین دغدغههای دولت و مردم ایران است. پس از الحاق دولت عراق به پروتکل دوم کنوانسیون منع یا محدودیت استفاده از سلاحهای متعارف خاص که بهشدت آسیبرسان فرض شده یا آثار کورکورانه دارند و کنوانسیون اتاوا، راه برای الزام دولت عراق به پاکسازی میادین مین ایران بسیار بیشتر از پیش مهیا شده است، اما بهنظر میرسد گام ابتدایی در این زمینه، با وجود تعهدات عرفی، الحاق دولت ایران به این کنوانسیونها باشد.
After Iran’s acceptance of Security Council resolution 598, although the armed conflict between the Iranian and Iraqi governments ended, for many people in Iran, especially in the western border regions of the country the war did not end. The tribulations of the peoples of these areas with the mines planted by Iraq during the imposed war have been devastating. Therefore, the legal obligation of the Iraqi government to declare areas mined in Iran and clear them is one of the main concerns of the Iranian government and people. Following the accession of the Iraqi government to the Second Protocol to the Convention on the Prohibition or Limitation of the Use of Certain Conventional Weapons Which Are Highly Seductive or Blind, and the Ottawa Convention, the way for the Iraqi government to clean up the minefields is much greater than but the initial step in this direction seems to Despite the existence of customary obligation, be to annex the Iranian government to these conventions.
خلاصه ماشینی:
ازاين رو اين نوشتار با درک اهميت مسئلۀ مـين بـراي کشورمان با توجه به برآوردهاي اشاره شده و با کشتن و معلول کـردن حـدود ٧٠ نفـر در مـاه و همچنين توجه ويژة جهاني به آثار مخرب اين اسـلحه بـر امنيـت انسـاني، توسـعۀ اقتصـادي و محيط زيست و ساير جنبه هاي اجتماعي آن ، ميکوشد به اين سؤال اساسي پاسخ دهد کـه آيـا الحاق دولت عراق به کنوانسيون هاي منع به کارگيري و استفاده از مين ، راه را براي الـزام آن بـه پاکسازي مناطق مين گذاري شده ايران در طول جنگ هموارتر خواهد ساخت يا خير؟ به منظـور پاسخ دهي به اين پرسش ، مقاله در دو بخش به رشته تحريـر درآمـده اسـت کـه در بخـش اول ، براساس حقوق بشردوستانه ، به کارگيري مين و نقض حقوق بين الملل عرفي توسط عراق بررسي خواهد شد و در بخش دوم به صورت موجز به الزامات و تعهدات دولت عراق در برابر دولت ايران براساس تعهدات معاهداتي خواهيم پرداخت .
١ وجود اين آمار تکان دهنده بايد مسئولان ايراني را جهت الزام دولت عـراق به حل مشکلات مربوط به مين هاي کاشته شده در طول جنگ تحميلي به تکاپو انـدازد، در همـين زمينه دولت عراق پروتکل دوم از معاهدة ممنوعيت استفاده از سلاح هاي خاص را که ممکن اسـت سبب صدمات جبران ناپذير شود يـا داراي آثـار غيرقابـل تبعـيض باشـد، بـا عنـوان «ممنوعيـت و محدوديت به کارگيري مين ها، تله هاي انفجاري و ساير ابزارها» و کنوانسيون اتاوا در خصوص منـع توليد، استفاده ، ذخيره و انتقال مين هاي ضدنفر و نابودي آنها را قبول کرده و به آنهـا ملحـق شـده است ، الحاق و پذيرش اين معاهدات بين المللي تعهدات و الزاماتي را براي دول عضو از جمله دولت عراق در پي خواهد داشت که در ذيل و در بندهاي جداگانه بدان ها خواهيم پرداخت .