چکیده:
مقدمه: سردردهای میگرنی، به عنوان سومین بیماری شایع در دنیا و ششمین عامل ناتوانی، بهطور متوسط 10 درصد از جمعیت دنیا را درگیر نمودهاند. به دلیل ماهیت نورولوژی این بیماری، بسیاری از کارکردهای شناختی فرد بیمار همچون حافظه، توجه، تصمیمگیری و غیره، تحت تأثیر قرارگرفته و دچار اختلال میگردند. همچنین این بیماری مزمن به صورت دورهای و ناتوانکننده، بر شاخصهای کیفیت زندگی، روابط و بهرهوری بیماران تأثیر منفی میگذارد.روش پژوهش: مقاله حاضر باهدف تأثیر و مقایسه آموزش کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی و ترکیب کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی و تحریک الکتریکی مغز از روی جمجمه درشدت استرس مبتلایان به میگرن انجام شد.یافته ها: این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ نحوه گردآوری اطلاعات از نوع آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه بیماران میگرنی سنین ۳۰ تا ۴۵ سال مراجعهکننده به بیمارستان امام خمینی (ره) در سال ۱۳۹۸ بودند در نهایت ۴۹ آزمودنی در سه گروه به ترتیب گروه اول آموزش کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی، گروه دوم روش ترکیبی کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی همراه با تحریک الکتریکی مغز از روی جمجمه با استفاده از جریان مستقیم الکتریکی و گروه کنترل به عنوان گروه مقایسه برنامه آموزش غیر ساختاربندی همچون مدیریت زمان و مرور کارهای روزانه و هفتگی خود را دریافت کردند. ابزار پژوهش، پرسشنامه شدت استرس هری(2000) و روش آماری تحلیل اندازهگیری مکرر بود.نتیجه گیری: روش آموزشی کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی و ترکیب کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی و تحریک الکتریکی مغز از روی جمجمه در مقایسه با گروه کنترل باعث کاهش استرس شدند. ترکیب کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی و تحریک الکتریکی مغز از روی جمجمه در کاهش استرس در مقایسه با روش آموزش کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی به تنهایی کارآمدی بیشتری نشان داد
Introduction: Migraine headaches, as the third most common disease in the world and the sixth cause of disability, affect an average of 10% of the world's population. Due to the neurological nature of this disease, many cognitive functions of the patient, such as memory, attention, decision making, etc., are affected and impaired. Also, this chronic disease periodically and debilitatingly affects the quality of life, relationships and productivity of patients.Methods: The aim of this study was to evaluate the effect and compare mindfulness-based stress reduction training and the combination of mindfulness-based stress reduction training and Transcranial Direct Current Stimulation (TDCS) to the stress intensity of migraine sufferers.Results: The present study is applied research in terms of purpose, and is a complete experiment in terms of data collection with pre-test, post-test and follow-up design and control group. The statistical population of this study was all migraine patients aged 30 to 45 years who referred to Imam Khomeini Hospital in 2009. Finally, 49 were divided into three groups. The first group received mindfulness-based stress reduction training, the second group received a combination of mindfulness-based stress reduction methods with Transcranial Direct Current Stimulation (TDCS), and the third group, the control group, as a comparison group, received unstructured training programs such as time management and review of their daily and weekly tasks. The research instrument was the Harry Stress Intensity Questionnaire (2000) and repeated measure analysis.Conclusion: The findings showed that mindfulness-based stress reduction training method and a combination of mindfulness-based stress reduction and Transcranial Direct Current Stimulation (TDCS) reduced stress, compared to the control group reduced stress. The combination of mindfulness-based stress reduction and Transcranial Direct Current Stimulation (TDCS) was more effective in reducing stress than just the mindfulness-based stress reduction training method.
خلاصه ماشینی:
جامعه آماري اين پژوهش را کليه بيماران ميگرني سنين ٣٠ تا ٤٥ سال مراجعه کننده به بيمارستان امام خميني (ره ) در سال ١٣٩٨ بودند در نهايت ٤٩ آزمودني در سه گروه به ترتيب گروه اول آموزش کاهش استرس مبتني بر ذهن آگاهي ، گروه دوم روش ترکيبي کاهش استرس مبتني بر ذهن آگاهي همراه با تحريک الکتريکي مغز از روي جمجمه با استفاده از جريان مستقيم الکتريکي و گروه کنترل به عنوان گروه مقايسه برنامه آموزش غير ساختاربندي همچون مديريت زمان و مرور کارهاي روزانه و هفتگي خود را دريافت کردند.
با توجه به مطالب گفته شده اين پژوهش با هدف بررسي تاثير ترکيب هم زمان روش هاي کاهش استرس مبتني بر ذهن آگاهي و تحريک الکتريکي مغز از روي جمجمه در کاهش شدت استرس بيماران ميگرني انجام شده است .
يافته هاي پژوهش : در جدول ١ ميانگين و انحراف استاندارد متغير موردمطالعه درمبتلايان به ميگرن در گروه هاي آزمايش آموزش کاهش استرس مبتني بر ذهن آگاهي و ترکيب کاهش استرس مبتني بر ذهن آگاهي و تحريک الکتريکي مغز از روي جمجمه و کنترل نشان داده شده است .
Double comparisons of experimental and control groups in pre-test, post-test and follow-up of stress intensity (به تصویر صفحه رجوع شود) (به تصویر صفحه رجوع شود) همان گونه که از جدول ٨ استنباط مي شود بين نمره پيش آزمون و پس آزمون گروه آزمايش تفاوت معناداري وجود دارد، اين نتيجه نشان مي دهد که ترکيب هم زمان روش هاي کاهش استرس مبتني بر ذهن آگاهي و تحريک الکتريکي مغز از روي جمجمه در کاهش شدت استرس بيماران ميگرني مؤثر است .