چکیده:
سوریه ویمن اکنون کانونهای فعال ناآرامی درمنطقهی غرب آسیا هستند وایران وعربستان نیز برجستهترین کنشگران نقشآفرین دراین بحرانها میباشند.مسئلهیحائزاهمیت ادراکوالگویمدیریتی این دو کشورجهت کنترل تحولات است.پژوهش حاضردرصددپاسخ به این-سؤال استکه مطابق الگوی مکعببحران،ایران وعربستان چه ادراکی نسبتبهبحرانهایسوریه ویمن دارندتحولات اینکشورها راچگونه مدیریتکردهاند؟فرضیهی پژوهش این است که به واسطهی اینکه سوریهمنطقهی نفوذ ایران بوده ویمن حیاط خلوت عربستان،لذا مطابق سه مؤلفهی اصلی مکعب بحران یعنی تهدید،زمان وآگاهی،ادراک این دو کشورنسبت بهبحرانهای مذکورمتفاوت است.بحرانسوریهبه عنوان حلقه واسط محورمقاومت برای ایران دروضعیت حاد وتهدیدآمیزیعنی نقطهی«A»قراردارد،منتها بحران یمن با توجه به فاصلهیجغرافیایینسبت بهخط مستقیم محورمقاومت و سطح تهدید نازلتر برای ایران،درنقطهی«C»مکعب قراردارد.ازسوی دیگرعربستان وقوع بحران سوریه رایک فرصت قلمداد کرده،به همین خاطر در نقطهی«C» قرار دارد،بحران یمن یکی ازحادترین وتهدیدآمیزترین مسائل برای عربستان استودر نقطه «A»قراردارد.یافتههای پژوهش نشانگر این است که سیاست خارجی عربستان وایران دربحرانهای سوریه ویمن حائزیک تضاد عمیق است بحران یمن یک کارت بازی سیاسی برای ایران استودرمقابلعربستانبحران سوریهرافرصتمطلوبیتلقیمیکند.الگویمدیریتیهرکدامازاین-دوکشوردرحیاطخلوتومناطقحیاتی نفوذخود،سخت وتهاجمی است ودربحرانهای باسطح تهدیدخفیف،الگوی غیرتهاجمی ونرم راتحولات مطلوبتر میدانند.عربستان بحرانهای سوریه ویمن رابه ترتیب مطابق الگوی نرموسخت مدیریت کرده وبالعکس ایران این بحرانهارابرطبق الگوی سختونرم مدیریت نموده است.پژوهش حاضرذیل مطالعات کیفی قرارگرفته وضمن بهرهگیریازرویکرد تطبیقی،دادهها را به صورت توصیفی ـ تحلیلی مورد مداقه وامعان نظر قرار داده است.
Syria and Yemen are now active focal points of unrest in the West Asian region, and Iran and Saudi Arabia are the most prominent actors in the crisis. An important issue for understanding and managing these two models. The country is in control of developments. The present study seeks to answer the question of how the crisis in Iran and Saudi Arabia is perceived in terms of the crisis in Syria and Yemen and how they have managed the developments in these countries. The region is Iran's influence and Yemen is Saudi Arabia's backyard, so according to the three main components of the crisis, namely threat, time and awareness, the two countries differ in their perceptions of these crises. Iran is in an acute and threatening situation at point 'A', but the Yemeni crisis is due to the geographical distance from the direct line. The axis of resistance and the lower threat level for Iran is at the "C" point of the cube. On the other hand, Saudi Arabia considers the Syrian crisis an opportunity, so it is at the "C" point, the Yemeni crisis One of the most acute and threatening issues for Saudi Arabia is at point "A". Research findings indicate that Saudi Arabia and Iran's foreign policy is in sharp conflict with the Syrian and Yemeni crises; .
خلاصه ماشینی:
سؤال اصلي پژوهش اين است که مطابق الگوي مکعب بحران ، ايران و عربستان چه ادراکي نسبت به بحران هاي سوريه و يمن دارند و تحولات اين کشورها را چگونه مديريت کرده اند؟ جهت يافتن پاسخ مناسب براي پرسش اصلي برخي سؤال هاي فرعي نيز مطرح ميشود، از جمله اينکه دلايل اصلي شروع بحران هاي سوريه و يمن کدامند؟ کشورهاي يمن و سوريه چه جايگاهي در سياست خارجي ايران و عربستان دارند؟ تصورات و ادراک کنشگران ذينفع از مسائل و رخدادهاي خارجي سوق دهنده ي آن ها به سمت اتخاذ تصميمات مقتضي خواهد بود، از سوي ديگر کنش و واکنش ها نيز نشأت گرفته از همين خوانش ذهني و تصورات مقامات تصميم ساز است که بر پايه ي منافع ملي قرار دارد.
جنگ يمن اکنون به نبردي حيثيتي براي عربستان مبدل شده است به همين خاطر عقب نشيني از جنگ به لحاظ پرستيژي آسيب هاي جدي به ساحت منطقه اي اين کشور پادشاهي وارد خواهد ساخت و رقباي آن از جمله ايران که به زعم آن ها بر چهار پايتخت عربي بغداد، دمشق ، بيروت و صنعا تسلط پيدا کرده ، را بيش از پيش قدرتمند ميسازد(٢٠١٨ ,khairallah).