چکیده:
زمینه و هدف: این مقاله بهدنبال بررسی و تحلیل رویکردها و راهبردهای «بازمهندسی» فرآیندهای سازمانی و ارائهی الگویی جامع برای «مهندسی مجدد» فرآیندهای سازمانی در ناجا است. از اینرو تحقیق حاضر، با توجه به ارائهی الگوی بازمهندسی فرآیند در ناجا، از جنبهی هدف توسعهای-کاربردی و از نظر گردآوری دادهها روش آمیخته(کمّی-کیفی) است.
روش: در راستای دستیابی به اهداف تحقیق، پس از بررسی مبانی نظری و تحلیل جامع روششناسیهای موجود در پیشینهی تحقیق و انجام محیطنگاری با محوریت مدیریت فرآیندهای سازمانی ناجا، چارچوب پیشنهادی تحقیق جهت همراستاسازی الگو با محیط، شرایط و سایر ویژگیهای سازمان تهیه شد. در ادامه با طراحی پرسشنامهی مربوطه، الگوی به دست آمده، برای آزمون و سنجش، بین50 نفر از خبرگان، مدیران و کارشناسان ارشد ستاد فرماندهی کل ناجا توزیع و دادههای حاصل با استفاده از نرمافزار SPSS آزموده و از طریق فنون تحلیل محتوا اندازهگیری شد. در فرآیند پژوهش، از طریق مصاحبهی کیفی الگوی حاصل از مطالعات نظری و تطبیقی، با برخی اصلاحات ضروری، با نیازها و الزامات و اقتضائات سازمانی ناجا، همسو و نهایی شد. راستیآزمایی پرسشنامه به روش روایی محتوا و پایایی از روش سازگاری منطقی بین پرسشها با محاسبه و آزمون آلفای کرونباخ به میزان 87 درصد به دست آمد.
یافتهها: بهبود معیارهایی از قبیل همکاری و انسجام عمل، قانونمندی، چابکی، یکپارچگی، ارتقای مداوم کارآمدی، تخصصیسازی، توسعهی همهجانبهی سرمایهی انسانی، ارتقای کفایت و تناسب منابع انسانی ناجا متناسب با تقاضاهای حال و آینده، توسعهی دانش و فنّاوری پلیس، بهرهگیری از قابلیتهای موجود و تعامل سازندهی پلیس با مردم میتواند نتیجهی فرآیند محوری، بهجای وظیفهمحوری در امور خدماتی ناجا باشد.
نتیجهگیری: در نهایت الگوی پیشنهادی بازمهندسی فرآیندها در ناجا شامل مراحل اصلی(6 گام) و مراحل فرعی(25 گام) حاصل شد. به این ترتیب، الگوی پیشنهادی بازمهندسی فرآیندهای سازمانی ناجا با انجام اصلاحات در تعدادی از گامهای فرعی مورد تأیید قرار گرفت.
واژگان کلیدی: مهندسی مجدد فرآیندها، مدیریت فرآیند، فرآیندهای سازمانی ناجا.
خلاصه ماشینی:
(Kelien,1994),(Manganelli & Klein,1994),(Harrison & Prat, 1993),(Guha,1993), (Ruessemann,1994), (Mayer -& Dewite, 1998),(Valiris & Glykas, 1999), (Harbour, 1994),( Muthu, 1999), (Davenport & Short, 1990), (Hm mer & Champy, 1993), (Ketnger, 1997), (Alavy & Yoo, 1998), (Coopers&Lybrand,1994), (Morris & Brandon, 1995), (Barret, 1994), (Harrison & Prat, 1993).
شکل (٢) الگوي پيشنهادي بازمهندسي فرايندهاي سازماني در ناجا گام اول استخراج راهبردهاي طراحي فرآيند - تحليل استراتژيک سازمان - شناسايي سودبران کليدي - تعيين فرايندهاي کليدي سازمان با نگرش ارزشي گام دوم تجزيه و تحليل فرآيند -شناخت وضع کنوني فرايندهاي کليدي سازمان و مدلسازي آنها -گردآوري شاخص هاي ارزيابي عملکرد فرايندها و تحليل دادهها -شناخت وضع مطلوب فرايندهاي کليدي سازمان و مدلسازي آنها گام سوم - تشخيص فاصله هاي عملکرد فرايند و اولويت بندي نارساييهاي فرايند طراحي مجدد فرآيند - تحليل شکاف بين فرايندهاي موجود و مطلوب سازمان - شناسايي فرصت هاي بهبود فرايندهاي سازماني - تدوين برنامه ي بهبود فرايندهاي سازماني گام چهارم اجرا و پيادهسازي -سازماندهي يک تيم از کارشناسان و کارکنان براي هر فرايند -آزمايش تغييرهاي فرايند به منظور حصول اطمينان از قابل دستيابي بودن اهداف مورد نظر -تخصيص مسئوليت ها و وظايف به هر فرايند و اجراي وظايف مجري فرايند گام پنجم - اتوماسيون کردن فرايندها با استفاده از IT -آموزش تيم هاي فرايند جهت مديريت کردن بهينه و اجراي فرايندهاي جديد ارزيابي -شناسايي ناهمگونيهاي بين عملکرد فرايند و مشخصات آن(ارزيابي اثرات بهبود فرايند) -ارزيابي بازخوردهاي ارائه شده توسط سودبران -بررسي، تعيين و تحقيق و اصلاح بهبودها در صورت نياز گام ششم تثبيت و بهبود عملکرد مستمر -فرهنگ سازي و ايجاد فضاي ذهني جهت بهبود عملکرد سازماني -تعيين مسير بهبود فرايند -تعيين معيارها و شاخص هاي عملکرد فرايندها متناسب با چشم انداز سازمان -جذب ايدهها و نوآوري در بهبود مستمر عملکرد -بازانديشي بنيادين و طراحي نو و ريشه اي فرايندها -طراحي نقشه زنجيره ارزش افزوده فرايندها -استانداردسازي فرايند شکل ٢: الگوي پيشنهادي باز مهندسي فرآيندهاي سازماني در ناجا تجزيه و تحليل داده ها يکي از مهم ترين بخش هاي هر پژوهش علمي است که از طريق به کارگيري ابزارهاي جمع آوري اطلاعات از نمونه ي آماري به دست مي آيد.