چکیده:
واژههای زیادی در زبان فارسی هستند که حاصل فرایند تکرار کامل و افزودۀ میانی و دارای ساخت ناپایگانی هستند، به این معنی که عمل تکرار پایه و کاربرد افزودۀ میانی به صورت مرحلهبهمرحله صورت نمیگیرد، بلکه واژۀ جدید حاصل عملکرد همزمان این دو فرایند است. این ساخت ناپایگانی در چارچوب نظری صرف ساختمحور قابل تبیین خواهد بود. صرف ساختمحور رویکردی شناختی و ساختبنیاد به واژهسازی دارد که الگوهای واژهسازی را به صورت طرحوارههای انتزاعی بهصورت جفتهایی از صورت و معنا میداند. طبق این چارچوب نظری، این ساخت ناپایگانی حاصل فرایند یکیسازی طرحوارۀ ذهنی تکرار و طرحوارۀ کاربرد افزودۀ میانی است. برای نشان دادن زمان طرحوارگی این ساخت در ذهن فارسیزبانان، نگاهی تاریخی به سیر تکامل آن از فارسی باستان تا فارسی امروز داشتهایم. یافتههای پژوهش نشان میدهد که شروع این ساخت در دورۀ فارسی میانه بوده که افزودۀ میانی تنها با حرف اضافۀ «به» برای رساندن معانی توالی و افزایش کمیت کاربرد داشتهاست، اما در دورانهای بعدی فارسی به قیاس با این ساخت ناپایگانی و براساس طرحوارههای ذهنی این ساخت، از دیگر حروف اضافه نیز بهعنوان افزودۀ میانی استفاده شدهاست.
There are many words in Persian that are formed through the two processes of reduplication and medial adjuncts bearing a flat structure. This means that the two processes of reduplication and medial adjuncts are not performed step by step; rather they are formed by the operation of these two processes simultaneously. This flat structure can be explained in Construction Morphology. Construction Morphology is a cognitive and structure-based approach toward the process of word formation. Based on this theory, the patterns of forming new words in a language are based on abstract schemas. These flat structures are produced through the unification of schema of reduplication and the schema of medial adjuncts simultaneously. To show the starting point of forming such schemas in the mind of Persian speakers, we chose a historical view over the evolutionary period from Old Persian to New Persian. Our findings show that these structures are formed in Middle Persian. In this regard, the medial adjunct was merely the preposition /be/ which means ‘to’.The mentioned words transferred only the meanings of enhancement and sequence. However, during the next periods of Persian, other kinds of prepositions were also used in this structure on the basis of analogy.
خلاصه ماشینی:
نگاهي تاريخي به ساخت تکرار و افزودههاي مياني و تبيين آن در چارچوب نظريۀ صرف ساخت محور ميترا حسينقليان ١ تاريخ دريافت : ١٣٩٨/٠٦/٢٣ تاريخ پذيرش : ١٤٠٠/٠١/١١ چکيده واژه هاي زيادي در زبان فارسي هستند که حاصل فراينـد تکـرار کامـل و افـزودة ميـاني و داراي سـاخت ناپايگـاني هستند، به اين معني که عمل تکرار پايه و کاربرد افزودة مياني به صورت مرحله به مرحلـه صـورت نمـيگيـرد، بلکـه واژة جديد حاصل عملکرد همزمان اين دو فرايند است .
يافته هاي پژوهش نشان ميدهد که شروع اين ساخت در دورة فارسي ميانـه بـوده که افزودة مياني تنها با حرف اضافۀ «به » براي رساندن معاني توالي و افـزايش کميـت کـاربرد داشـته اسـت ، امـا در دوران هاي بعدي فارسي به قياس با اين ساخت ناپايگاني و براساس طرحواره هاي ذهني اين ساخت ، از ديگر حروف اضافه نيز به عنوان افزودة مياني استفاده شده است .
در اين پژوهش نيز ساخت هاي ناپايگاني از نوع واژه هايي که از رهگذر فرايند تکرار و افزودة مياني ساخته شده اند بررسي شده است .
پس از بررسي برخي منابع اين دوره (جاماسب ، متون پهلوي، ١٣٧١؛ مکنزي، فرهنگ کوچـک زبـان پهلوي،١٣٧١؛ ابوالقاسمي، دستور تاريخي زبان فارسي، ١٣٨٩؛ ابوالقاسمي، راهنماي زبـان هـاي باسـتان ايـران ، ١٣٩٥؛ فره وشي، فرهنگ فارسي به پهلـوي،١٣٨٠) آن دسته از ساخت هاي تکرار و افزودة مياني از نوع صورت سازها١ «/a/ و /o/» جز يک مورد با صورت سـاز «-ا- /a/» بيشـتر يافـت نشـد.