چکیده:
بیان سوگند در زبان فارسی غیر از گونۀ اصلی که در آن برای موضوعی به کسی یا چیزی سوگند میخورند، دارای گونۀ دیگری است که با وجود کاربرد آن در گذشته و حال، تاکنون توجهی بدان نشدهاست. این گونه از بیان سوگند دارای ساختِ شرطی است که در جملۀ شرط موضوع سوگند بیان میشود، و در جملۀ جواب شرط نیز عمل سوگندخوردن قرار میگیرد. این نوع از سوگند یکی از مصداقهای «کنشگفتار» در زبان فارسی است که گوینده با بیان آن عمل سوگند را انجام میدهد. در این نوشتار با بهرهگیری از مفاهیم نظریۀ «کنشگفتار» در دیدگاه جان آستین به عنوان مبنای نظری و با ذکر نمونههایی از آثار ادبی و نیز مواردی از گفتار عامیانه، گونۀ شرطیِ بیان سوگند تبیین و تشریح میشود تا نشان داده شود که این نوع سوگند هم در گذشته متداول بودهاست و هماکنون در زبان روزمره کاربرد گستردهای دارد. از نتیجة کار چنین برمیآید که این شیوه نسبت به نوع شناختهشده و متداول آن تأکید بیشتری دارد و در مواقعی استفاده میشود که گوینده بخواهد بر موضوع تأکید و مبالغۀ بیشتری داشته باشد.
In addition to the main construction of oath in which one swears to someone or something, it has another form in Persian language. This kind of oath is a conditional construction which, at its first part, is provided with the subject of oath and at the second part, with the act of oath.
In this paper, using the "speech act" theory in John Austin's point of view as a theoretical basis and by mentioning examples of literary works as well as examples of slang register, we will specify the conditional construction of oath. The results of the present research show that the form of conditional oath, in comparison with the main form, bears more emphasis and thus is further used in occasions that the addresser tends to emphasize on the subject.
خلاصه ماشینی:
٢- طرح موضوع موضوع نوشتار حاضر تبيين کارکرد جمله هايي مانند نمونۀ زير است کـه سـاخت نحـوي آنهـا شرطي است ، اما مانند گونه هاي ديگر صرفا بيان شرط مد نظر نيست ، بلکه از شرط براي بيـان مفهوم و عمل ديگري، يعني سوگند، استفاده شده است : من اين زندان به جارم مردبودن ميکشم ، اي عشـق خطانسلم ، اگـر جـز ايـن خطاي ديگـري دارم (اخوان ثالث ، ١٣٧٤: ١٨) در چنين مواردي اگر ساخت شرط را به ساخت اصلي بيان سـوگند تغييـر دهـيم ، از نظـر کارکرد و معنا هيچ تفاوتي بين دو صورت وجود نخواهد داشت ؛ براي نمونه ، شکل اصـلي بيـان سوگند در جملۀ بالا بدين گونه است : ساخت اصلي: «به نسل پاکم سوگند جز اين خطاي ديگري ندارم ».
نمونه هايي از اين حالت که عبارت «به خدا» يـا شـبيه بـدان در ساخت شرط بيان ميشود، در آثار ادبي گذشته نيز وجود دارد: سخنش معجز دهر آمد، از اين به سـخنان بـه خـدا گـر شـنوند اهل عجـم يـا بيننـد (خاقاني، ١٣٧٣: ١٠٠) حال اگر به جاي عبارت «به خدا» جملۀ ديگـري متناسـب بـا معنـاي کـلام قـرار دهـيم ، ساخت نحوي کلام دقيقا همانند مثال مذکور از اخوان خواهد بود که بيان سـوگند بـا سـاخت شرطي مورد نظر است : «رسواي خلق باشم اگر اهل عجم بهتر از اين سخنان بشنوند يا ببينند.