چکیده:
برای فارابی هدف اساسی فلسفه، سیاست است اما سیاست که همان تدبیر و اداره مدینه باشد صرفا وسیلهای است جهت " تحصیل السعاده " نه امری مقصود بالاصاله. به همین جهت است که تدبیر مدینه نزد او با اخلاق پیوندی وثیق دارد چرا آنچه تحصیل سعادت را امکانپذیر میسازد جز اکتساب فضائل اخلاقی نیست. فارابی یادآور میشود که اکتساب فضائل اخلاق و تحصیل سعادت تنها با معاونت و یاری دیگران و در اجتماع مجال تحقق پیدا میکند. بدین ترتیب اجتماع از نظر او وسیله است نه هدف و به همین اعتبار اداره اجتماع نیز چیزی جز نیل به سعادت دنیا و عقبی نیست. در این مقاله با روش کتابخانه ای و تحلیلی-پدیدارشناسانه، ضمن غور در آرای فارابی درباره مدینه، چارچوب نظری برای حکمرانی فضای مجازی ارائه میشود. بدین نحو که فارابی در مدینه فاضله، حاکم اصلی را فرد ولی یا حاکم اول میداند و کلا عوام از اساس با خیالشان میزیند از این رو تذهیب قوه خیال عامه اهمیتی زیاد دارد. نسبت فارابی با فضای مجازی آنجاست که اولا این فضا خود جامعه است و ثانیا فضای مجازی در گفتگو و شکل بخشی قوه خیال است و خود هم ساخته خیال انسانی است. در مدینه فاضله مجازی حاکم مجازی، افاضل مجازی، ذوالسنه مجازی و مقدرون و مالیون مجازی تعریف میشوند.
For Farabi, the main goal of philosophy is politics, but politics, which is the same as planning and governing Medina, is merely a means to "study happiness" and not something with an original purpose. That is why the plan of Medina has a strong connection with morality in him, because what makes the study of happiness possible is nothing but the acquisition of moral virtues. Farabi reminds that the acquisition of moral virtues and the study of happiness can only be achieved with the help and assistance of others and in the community. Thus, in his view, society is a means, not an end, and by the same token, the management of society is nothing but the attainment of worldly and posterior happiness. In this article, with a library and analytical-phenomenological method, while considering Farabi's views on Medina, a theoretical framework for governing cyberspace is presented. In this way, Farabi in the utopia considers the main ruler as the guardian or the first ruler, and the general public thinks fundamentally, so it is very important to enlighten the public imagination. Farabi's relationship with cyberspace is where, firstly, this space is society itself and, secondly, cyberspace is in dialogue and the formation of imagination. And it is also made by human imagination. In Medina, the virtual ruler is defined as the virtual ruler, the virtual virtues, the virtual virtues, and the virtuous and the virtual million.
خلاصه ماشینی:
اما پرسشي که همچنان باقي ميماند و به نوعي مهمترين پرسش ما نيز هست اين است که نسبت ما به عنوان جامعه اي غيرغربي و با فرهنگي اسلامي-ايراني، با اين چند جريان اصلي در پژوهش فلسفي پيرامون فضاي مجازي چيست ؟ آيا ما بايد تلاش کنيم رويکرد فلسفي خود را در بين اين جريان هايي که برشمرديم به نوعي مشخص کنيم ؟ آيا نميتوان و نبايد در کنار اين جريان هاي انديشۀ غربي، از يک جريان مطالعات فضاي مجازي غيرغربي و متناسب با سنت اسلامي-ايراني سخن گفت ؟ آيا اقتضاي نظام ارزشي فرهنگ اسلامي-ايراني نيست که جريان پژوهشي متفاوتي در کنار جريان هاي مذکور در مطالعۀ فضاي مجازي به وجود آيد؟ يعني آيا پديدة فضاي مجازي به مثابه يک کل در بستر جوامع غيرغربي همان ماهيت را آشکار نموده است که در جوامع غربي به ظهور رسانده است ؟ و آيا نياز نيست که ما ماهيت آن را از نظرگاه تجربۀ ويژه اي که جامعۀ خودمان داشته است آشکار نماييم ؟ در ادامه اين پرسش ها پرسش اصلي اين است که فضاي مجازي در سنت فلسفه اسلامي چگونه بازتعريف ميشود؟ کدام ايده و نظريه در سنت فلسفه اسلامي ميتواند ياريگر ما در تبيين فضاي مجازي مطلوبمان باشد؟ با اين توجه که سنت فلسفه اسلامي به دليل تاريخي هيچ وقت با موضوع فضاي مجازي مواجه نبوده است که بخواهد در باب آن تأملي داشته باشد.
ازاين رو تلاش براي طرح مدينه فاضله مجازي، مسيري را ترسيم ميکند که اولا افراد را از آثار سوء فضاي مجازي مصون بدارد و ثانيا خود اين فضا، به مثابه ساختۀ انسان ها را به مسيري صحيح هدايت کند.
ازاين رو تلاش براي طرح مدينه فاضله مجازي، مسيري را ترسيم ميکند که اولا افراد را از آثار سوء فضاي مجازي مصون بدارد و ثانيا خود اين فضا، به مثابه ساختۀ انسان ها را به مسيري صحيح هدايت کند.
& et al, Cyberpower and National Security (National Defense University), Potomac Books Inc Ellul,Jacques, The Technological Society,1964.