چکیده:
زمینه و هدف: والی کرمانی از شاعران دورۀ صفوی، معاصر با پادشاهی شاه صفی و شاه عباس دوم بوده است. از زندگی او اطلاعاتی در دست نیست. تنها یک نسخۀ خطی از دیوان وی در کتابخانۀ مجلس موجود است. از اشعارش استنباط میشود که سفرهایی به اصفهان و کاشان داشته و مدتی در این دو شهر اقامت کرده است. در این مقاله با معرفی وی و نسخۀ دیوان او سعی بر این است که اشعارش از نظرگاه سطحهای سبکشناسی مورد بررسی قرار گیرد.
روش مطالعه: پژوهش به شیوۀ کتابخانه ای انجام گرفته است و نسخۀ دیوان شاعر، جامعۀ آماری تحقیق است که با خوانش آن، موارد سطحهای سبک شناسی فیشبرداری شده و مقاله براساس تحلیل فیشها نوشته شده است.
یافته ها: بررسی خصایص سبکی دیوانش نشان میدهد انواع وزنهای رایج شعر فارسی را استفاده کرده است. واژه های عربی، واژه های متداول سبک هندی مثل جنون، تبخاله، حباب، ترکیبات و واژه های متکلف سبکهای پیشین، اصطلاحات نجوم، عرفانی، و اصطلاحات میخانه ای را استفاده کرده است. در سطح ادبی، سرشار از آرایه های ادبی و انواع و اقسام صنایع بیانی و بدیعی است و آرایه های تشبیه، استعاره و تلمیح بالاترین استفاده را دارند. در مختصات فکری مضامین غنایی، مدح و منقبت، عرفانیات، اخلاقیات، مضامین تعلیمی، و تاریخ سروده وجود دارد.
نتیجه گیری: طبق این بررسی باید گفت والی از شاعران متوسط سبک هندی است که در سبک شناسی شعرش، پیرو سبک دوره بوده است. سروده هایش از نظر سطح زبانی، در کلیت ساخت زبانی ساده دارد اما در کاربرد انواع آرایه های ادبی شاعری تواناست و در سطح فکری، به موضوعات غنایی، عرفانی و اخلاقی توجه بیشتر کرده است.
BACKGROUND AND OBJECTIVES: Kermani governor was one of the poets of Safavid period, contemporary with the reign of Shah Safi and Shah Abbas II. No information is available about his life. There is only one manuscript of his divan in the Library of Parliament. It is inferred from his poems that he traveled to Isfahan and Kashan and stayed in these two cities for some time. In this article, by introducing him and his version of Divan, an attempt is made to examine his poems from the point of view of stylistic levels.
METHODOLOGY: The research has been done in a library style and the version of the poet's divan is the statistical population of the research.
FINDINGS: An examination of the stylistic features of his divan shows that he has used a variety of common weights of Persian poetry. Arabic words have used common Indian style words such as madness, herpes, bubbles, combinations and conjugations of previous styles, astronomical terms, mysticism, and pub terms. At the literary level, it is rich in literary arrays and all kinds of expressive and rhetorical industries, and the arrays of similes, metaphors and allusions have the highest use. In the intellectual coordinates there are lyrical themes, praise and mysticism, mysticism, ethics, didactic themes, and the history of the poem.
CONCLUSION: According to this study, it should be said that Vali is one of the average poets of Indian style who has followed the style of the period in the style of his poetry. In terms of language level, his poems have a simple language construction in general, but he is able to use all kinds of poetic literary arrays, and at the intellectual level, he has paid more attention to lyrical, mystical and moral issues.
خلاصه ماشینی:
بررسي سبک شناسي نسخۀ خطي ديوان والي کرماني معصومه وفايي نيا، رضا اشرف زاده *، جواد مهربان قزلحصار گروه زبان و ادبيات فارسي، واحد مشهد، دانشگاه آزاد اسلامي، مشهد، ايران .
مانند موارد زير: «جنون » بيا از کارم اي دست جنون عقد غمي بگشا که از مشکل پسنديهاي عقل خيره ترسانم (همان : ص ٣٩) بشکفت گل داغ جنون از سر ما جز حرف وفا نخواني از دفتر ما ياري که به درد ما رسيدي دل بود او نيز کناره گرفت از بر ما (همان : ص ٧٢) «تبخاله » اي بوالهوس مگير سراغم که اوفتد تبخاله بر زبان تو از ذکر نام ما (همانجا) تبخاله تا به چشم خضرش حباب شد ما را بسي عداوت از اين رشک با تب است (همان : ص ١٠) «تبخاله » و «حباب » همين در دل مرا نبود حباب خون دل والي ز دل تا پردة چشمم بود تبخالۀ آتش (همان : ص ٢٥) در جهان زينسان که والي را به موم عشق سوخت خانۀ ما بر ســـر آب اســـت دايم چون حباب (همان : ص ٤) خميازه چنان کيف مي از شبنم گلستان را نصيب آمد که طفل غنچه را وقت ســـحر خميازه ميآيد (همان : ص ١٥) ـ اصطلاحات نجوم چراســــت قــامــت والي خميــده از زلفــت هلال را چو ز عقــد ذنــب محــاقيســــت (همان : ص ١٢) ـ اصطلاحات موسيقي به قانون محبت ميز ند مضـــراب از آن والا کــه از هر تــار آن مضـــراب آواز تو ميآيــد (همان : ص ١٩) - اصطلاحات ميخانه اي چو شيشه چشم گشودم تا به روي شراب به کنج ميکده مانديم چون سبوي شراب بيار باده که بعد از وفات چون خم مي هزار سال توان زيستن به بوي شراب ياله وار ز خمياره بازماند دهان ز بس چو شيشه کشيديم از ره شراب (همان : ص ٣) سطح نحوي در سطح نحوي مطابق سبک دوره (سبک هندي) شعر سروده است ، اما نکات زير در ديوان او برجسته است که نشان ميدهد شاعر در ساختار نحوي به سبک دورة خراساني نيز توجه دارد.
Intrducing the authrs Masumeh Vafaeinia: PhD Student, Department f Persian Language and Literature, Mashhad Branch, Islamic Azad University, Mashhad, Iran.
cm) Reza Ashrafzadeh: Prfessr, Department f Persian Language and Literature, Mashhad Branch, Islamic Azad University, Mashhad, Iran.
cm: Respnsible authr ) Javad Mehraban Ghezelhesar: Assistant Prfessr, Department f Persian Language and Literature, Mashhad Branch, Islamic Azad University, Mashhad, Iran.