چکیده:
چرا مرگ از امور ضروری این عالم است؟ برای وصول به چه غایتی و بر مبنای کدامین حکمت، مرگ رخ میدهد؟ و برای چه مرگ در نظام تکوین تعریف شده است؟ ملاصدرا ضرورت مرگ طبیعی را از منظر علت غائی ذاتی مرگ مورد مداقّه قرار داده است. بدین معنا که با تحول و تکامل نفس از حیات مادی به سوی عالم آخرت، مرگ بدن امری ضروری است به ضرورت عرضی لاحق. پس غایت ذاتی مرگ تکامل نفس است که از توابع و عوارض لاحق آن ترک بدن از سوی نفس و مرگ بدن است. در صورت مرگ بدن و ارتحال نفوس، بالضروره عوارض دیگری نیز بر آن مترتب میشود، همچون امکان پیدایش دیگر انسانها یا عدم شقاوت اهل تقوا و غیر آن که برخی به اشتباه آنها را غایت ذاتی مرگ تلقی کردهاند. بدین ترتیب سبب فاعلی قریب مرگ، نفس و تحول و تکامل آن است. اسباب فاعلی بعید مرگ، ملکالموت و دیگر علل حقیقی تأثیرگذار در مرگ است. توقف قوای نامیه و غاذیه که در علوم طبیعی از آنها بحث میشود، از نظر ملاصدرا علل معدّه مرگ و از دلایلی ضعیف و اقناعی هستند و خود آنها با علت غایی ذاتی توجیهپذیر میباشند.
Why is death one of the essential things in this world? To what end and on the basis of what wisdom does death occur? And why is death defined in the evolutionary system? MullaSadra has examined the necessity of natural death from the perspective of the intrinsic ultimate cause of death. In other words, with the evolution of the soul from material life to the Hereafter, the death of the body is a necessity to the subsequent transcendental necessity. Therefore, the intrinsic ultimate cause of death is the evolution of the soul, one of the functions and consequences of which is the leaving of the body by the soul and the death of the body. In the event of the death of the body and the death of souls, other complications will inevitably arise, such as the possibility of the emergence of other human beings or the lack of cruelty of the pious, other than that some have mistakenly considered them to be the inherent end of death. Thus, the cause of imminent death is the soul and its evolution.Unlikely actual cause of death is the Angel of death and other real causes of death. According to MullaSadra, the cessation of the force of Growth and Faculty, which are discussed in the natural sciences, are the underlying causes of death and are weak and convincing reasons, and they themselves can be justified by the inherent ultimate cause
خلاصه ماشینی:
ضرورت مرگ و غايت آن از ديدگاه صدرالمتألهين شيرازي ناصر محمدي * چکيده چرا مرگ از امور ضروري اين عالم است ؟ براي وصول به چه غايتي و بر مبناي کدامين حکمت ، مرگ رخ مي دهد؟ و براي چه مرگ در نظام تکوين تعريف شده است ؟ ملاصدرا ضرورت مرگ طبيعي را از منظر علت غائي ذاتي مرگ مورد مداقه قرار داده است .
ir) (تاريخ دريافت : ۰۹/ ۴۰۰/۰۷؛ تاريخ پذيرش : ۴۰۰/۱۱/۱۳) مقدمه ملاصدرا در آثار خود درباره مرگ و معاد بسيار سخن گفته است ؛ اما اين مقاله درصدد است تا مبحث مرگ را در تبيين صدرايي از زاويه اي متفاوت که در پژوهش هاي ديگر کم تر به آن پرداخته شده و يا مسئله اصلي آن ها نبوده است ، مورد توجه و اهتمام قرار دهد.
و اين مقال در اين مجال ميکوشد تا نشان دهد؛ چرا مرگ رخ ميدهد و چرا از امور ضروري اين عالم است و از آن گريزي نيست ؟ و بر مبناي کدامين فلسفه يا حکمت رخ ميدهد؟ ملاصدرا کليه دلايل مطرح شده را در کتاب هاي فلسفي و تفسيري خود در معرض نقد و بررسي گذاشته و به دنبال آن نظريه برهاني و قرآني خودش را نيز عرضه کرده است ؛ نظريه اي که معتقد است از سوي خدا بر او افاضه و افاده شده است .
از نظر ملاصدرا؛ حقيقت مرگ انسان ، انزجار نفس از بدن و رويگرداندن آن از عالم حواس و رويآوردن تدريجي به سوي خدا و ملکوت است و براي اينکه نفس به جوهر غايي خود برسد و به استقلال ذاتي خود دست بيابد، تعلقش به طور کلي از بدن قطع ميشود و اين مرگ طبيعي است (همو، ۱۳۷۸: ۱۰۰).