چکیده:
هدف: پرخاشگری نوجوانان مایهی آشفتگی چشمگیر زندگی فردی و میان فردی میشود و در صورت عدم کنترل، موجب تغییر سرنوشت آنان میگردد. هدف از انجام این پژوهش مقایسه میزان تاثیر درمان فراشناخت و رفتاردرمانی دیالکتیکی بر کاهش پرخاشگری فرزندان نوجوان پسر طلاق بود. روش: طرح پژوهش حاضر، نیمهآزمایشی از نوع گروه گواه نامعادل با پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری اجرا شد. نمونه پژوهش شامل 36 نفر از دانش آموزان پسر فرزند طلاق بود که با روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه پرخاشگری (باس و پری، 1992) بود. دادههای پژوهش با استفاده از آزمون تحلیل کواریانس تک متغیره (ANCOVA) و تحلیل کواریانس چند متغیره (MANCOVA) تحلیل شدند. یافتهها: نتایج تحلیل کوواریانس در نوجوانان تحت مداخلههای رفتار درمانی دیالکتیک (p <0.05) و فراشناخت درمانی (01/ 0> P) را نشان داد. هر دو گروه، پرخاشگری کمتری از نوجوانان گروه کنترل نشان دادند و تفاوت معنی داری بین تاثیر این دو نوع مداخله در کاهش پرخاشگری مشاهده نشد. نتیجهگیری: بر اساس نتایج پژوهش و پیگیری دو ماهه میتوان گفت که رفتاردرمانی دیالکتیک از طریق آموزش مولفهی تنظیم هیجانی و فراشناخت درمانی، به شیوهی تغییر شناختهای منفی و غیرمنطقی موجب کاهش پرخاشگری در بین فرزندان طلاق گردید.
Aim: Adolescent aggression causes significant disruption to one’s individual and interpersonal life and, if left unchecked, can change their destiny. The purpose of this study was to conduct a comparison between the effects of two approaches, namely metacognitive therapy and dialectical behavior therapy, on reducing aggression in adolescent boys with divorced parents. Methods: The design of the present study was a quasi-experimental research including control group with pre-test, post-test and follow-up. The sample, consisting of 36 male students whose parents were divorced, was selected by convenience sampling method. The research tool was Aggression Questionnaire (Buss & Perry,1992). Research data were analyzed using univariate analysis of covariance (ANCOVA) and multivariate analysis of covariance (MANCOVA). Findings: The analysis of covariance in adolescents undergoing dialectical behavior therapy (p Conclusion: Based on the findings and the two-month follow-up, it can be concluded that dialectical behavior therapy reduced aggression among children of divorce by changing the components of emotional regulation, and metacognitive therapy did so by changing negative and irrational cognitions
خلاصه ماشینی:
هدف از انجام اين پژوهش مقايسه ميزان تأثير درمان فراشناخت و رفتاردرماني ديالکتيکي بر کاهش پرخاشگري فرزندان نوجوان پسر طلاق بود.
در اين زمينه ، روشهاي درماني که شامل خودمتمايزسازي ١ يا تفکيک خويشتن ، شناخت درماني مبتني بر ذهن آگاهي ٢، مهارتهاي زندگي ٣ و برنامه مداخله اي که مربوط به طلاق والدين بود جهت بررسي تأثير اين روشها در کاهش پرخاشگري در گروههاي هدف مورد بررسي قرار گرفته است )لي ٤، ١٩•٢؛ وانگ ، ١٩•٢؛ سچان و همکاران، ١٩•٢؛ جانسون، هوفارت، نورداهل و وامپولد٥، ١٧•٢؛ ميلي، کارارسي، پولي و بايلي ٦، ١٦•٢؛ کاظميان و اسماعيلي، ١٣٩١( .
مهم ترين اين مهارتها عبارتند از، مهارتهايآگاهي ذهني، شناسايي و توصيف احساسات، پذيرش همه ي احساسات، توجه به هيجانات بدون تلاش براي اجتناب در صورت دردناک بودن آنها و مهارت روابط بين فردي است که در پژوهش هاي )نوش کيا، رسولي و بهرام آبادي، ١٣٩٩؛ عليجانزاده و همکاران، ١٣٩٣؛ گله گيريان و ديره، ١٣٩٦( ديده مي شود.
نتايج نشان داد که مشاوره گروهي به هر دو روش مبتني بر فراشناخت درماني و رفتاردرماني ديالکتيکي بر کاهش پرخاشگري نوجوانان پسر مؤثر است .
2. Trousselard, Steiler, Raphel, Cian, Duymedjian, Claverie & Canini.
همچنين نتايج حاصل از بررسي دادهاي پژوهش نشان داد که تفاوت مشاوره گروهي مبتني بر رفتار درماني ديالکتيک نسبت به فراشناخت درماني بر کاهش پرخاشگري نوجوانان پسر فرزند طلاق، معني دار نبوده است .
Potential Benefits of Dialectical Behavioral Therapy for Adolescents Receiving Treatment for Borderline Personality Disorder Traits: Implications for Psychiatric Nurses.