چکیده:
این پژوهش با هدف شناسایی الزامات خرد و کلان تحول آفرینی نظام آموزش عالی ایران در حوزه آموزش علوم انسانی انجام شد. روش تحقیق آمیخته اکتشافی است که در مرحله کیفی، از روش تحلیل محتوا و در مرحله کمی معادلات ساختاری میباشد. جامعه آماری خبرگان و آگاهان تحول آفرینی نظام آموزش عالی ایران میباشند که با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند و گلوله برفی 214 نفر از نخبگان حوزه آموزش عالی دانشگاههای شهر کرمانشاه به روش نمونهگیری طبقهای به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش مصاحبهی نیمه ساختار یافته و پرسشنامه محقق ساخته بود. جهت سنجش روایی از محتوایی و برای پایایی پرسشنامه از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شده است. روش آماری در مرحلهی کمی الگویابی معادلات ساختاری با نرم افزار Lisrel و Spss22 بوده است. یافتههای پژوهش نشان داد که الزامات کلان تحول آفرینی عبارتند از عوامل سرمایهای، توسعهای، فرهنگی، محیطی و انگیزشی و الزامات خرد تحول آفرینی نیز عبارتند از: آزاداندیشی، بروزرسانی اطلاعات، نیروی دانشی ماهر، بازاریابی دانش، تجاریسازی دانش، انتقال دانش، توسعه دانش، فرهنگ سازی قوی دانش، ارزش آفرینی دانش، تقویت فرهنگ پذیری دانش، پژوهش محوری، رقابت علمی، مفهوم سازی دانش، تشویق علمی، کیفیت خدمات دانشی و حمایت دانشی.
The purpose of this research was to identify the micro and macro occasions of the Iranian higher education system in the field of liberal arts. The mixed research method was a discovery which in the qualitative stage was from the content analysis method and in the quantitative stage was from the structural equations. The statistical population consisted of experts on the transformation of the Iranian higher education system that using targeted sampling and snowball, 214 elites in the field of higher education of Kermanshah universities were selected as the sample size by stratified sampling. The research tool was a semi-structured interview and a researcher-made questionnaire. Content was used to assess the validity and Cronbach's alpha coefficient was used for the reliability of the questionnaire. The statistical method in the quantitative stage was the modeling of structural equations with Lisrel and Spss22 software. Findings showed that the macro occasions of transformation include capital, development, cultural, environmental and motivational factors, and the micro occasions of transformation include: freedom of thought, information updating, skilled knowledge force, knowledge marketing, knowledge commercialization, knowledge transfer, knowledge development, culture Strong knowledge building, knowledge value creation, strengthening knowledge culturalization, research-oriented, scientific competition, knowledge conceptualization, scientific encouragement, quality of knowledge services and knowledge support.
خلاصه ماشینی:
بر اساس نتايج اين پژوهش آزاد انديشي يکي از الزامات خرد در فرآيند تحول آفريني نظام آموزش عالي ميباشد با توجه به اينکه ضريب مسير همه بارهاي عاملي متغير آزاد انديشي بزرگتر از٠/٣ است و از طرفي نيز همه ضرايب معناداري بزرگتر از ١/٩٦ شده اند لذا تحليل عاملي تأييدي متغير آزاد انديشي مورد تأييد قرار ميگيرد.
بر اساس نتايج اين پژوهش بازاريابي دانش يکي از الزامات خرد در فرآيند تحول آفريني نظام آموزش عالي ميباشد با توجه به اينکه ضريب مسير همه بارهاي عاملي متغير بازاريابي دانش بزرگتر از ٠/٣ شده اند و از طرفي نيز همه ضرايب معناداري بزرگتر از ١/٩٦ شده اند لذا تحليل عاملي تأييدي متغير بازاريابي دانش مورد تأييد قرار ميگيرد.
بر اساس نتايج اين پژوهش تجاريسازي دانش يکي از الزامات خرد در فرآيند تحول آفريني نظام آموزش عالي ميباشد با توجه به اينکه ضريب مسير همه بارهاي عاملي متغير تجاريسازي دانش بزرگتر از ٠/٣ شده اند و از طرفي نيز همه ضرايب معناداري بزرگتر از ١/٩٦ شده اند لذا تحليل عاملي تأييدي متغير تجاريسازي دانش مورد تأييد قرار ميگيرد.
بر اساس نتايج اين پژوهش توسعه دانش يکي از الزامات خرد در فرآيند تحول آفريني نظام آموزش عالي ميباشد با توجه به اينکه ضريب مسير همه بارهاي عاملي متغير توسعه دانش بزرگتر از ٠/٣شده اند و از طرفي نيز همه ضرايب معناداري بزرگتر از ١/٩٦ شده اند لذا تحليل عاملي تأييدي متغير توسعه دانش مورد تأييد قرار ميگيرد.