چکیده:
در ادب عربی حریری حدود نوع ادبی (ژانر) مقامه را تثبیت کرد. مقامة نوعی ساختار روایی مشخصی دارد و از اسناد، مقدمه، تخلص، بدنة اصلی، بازشناسی، خاتمه و شعر پایانی تشکیل شده و اصلیترین ویژگیهای سبک ادبی آن بهرهگیری از سجع و مزدوج و درج شعر در نثر است. پس از حریری، اندکاندک مناظره یکی از زیرنوعهای اصلی در مقامههای عربی شد و بهویژه بعد از مقامة «الوردیه» نوشتة سیوطی، نوشتن مقامه-مناظره رونق گرفت. بعضی از این مناظرهها زبان حالی بودند. در مقامههای زبان عبری نیز مقامه-مناظره یکی از زیرنوعهای رایج بود. در زبان فارسی هم، خلاف قول مشهور که بعد از حمیدی مقامهنویسی از طریق گلستان و پیروانش ادامه یافت، اتفاقی مشابه رخ داد. ابوسعد ترمذی در رسالة «گل و مل» مقامه-مناظرهای زبان حالی نوشت، که ساختار پیشگفتة مقامه در آن رعایت شده بود، و با افزودن تحمیدیه و مدح قابلیتهای این نوع ادبی را نشان داد. بعد از وی مقامه-مناظرة زبان حالی از انواع پررونق نثر فارسی شد و حتی عبید زاکانی نقیضة این ساختار را نوشت. در ادامة سیر تحول این نوع ادبی، داستانهایی زبان حالی پدید آمد که مناظره در آنها کمرنگ شده بود. مقامههای دورة بازگشت اما خارج از این سیر تحول و بیشتر مشابه با ساختار ابتدایی مقامه بودند.
In Arabic literature, al-Hariri, fixed the limits of Maqama genre. The most obvious feature of its literary style is saj' and interweaving verses within prose and it has a certain kind of narrative structure that is made up: isnad, introduction, link, episode, recognition scene, envoi and finale. Gradually Munazara (debate) became one of the main subgenres in Arabic Maqama, writing Maqama-Munazara flourished specially after Al-Suyuti "al-Vardia" Maqama, usually with personified non-human characters (Zaban-e Hal). Maqama-Munazara was one of the usual subgenres in Hebrew Maqamas. Munazara was the main subgenre in Persian Maqama too, rebuttal to the famous statement demonstrated that the Maqama genre continued through Golestan and his followers. Abu Sa'd Tirmidhi wrote Maqama-Munazara with personified non-human characters and he showed the capability of this kind of literary Genre by adding praise to it. After him Maqama-Munazara became one of common genres in Persian prose, and even Ubayd Zakani wrote parody of this genre. As the genre evolved, stories with personified characters emerged in which the debate had faded.