چکیده:
قاعده نفی سبیل از قواعد مهم فقهی است که مشهور فقها با استناد به آیات، روایات،
اجماع وعقل آن را به اثبات رسانیده اند. و در موارد بسیاری این قاعده را مبنای
استنباط احکام شرعی قرارداده اند. بر اساس این قاعده هر نوع رابطه از جمله عقد و
معامله و قراردادی که باعث شود کفار راهی برای سلطه و نفوذ بر مسلمان پیدا کنند
یا باعث علو و برتری آنها بر مسلمانان شود، اعتبار ندارد. از این قاعده می توان در ابعاد
سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و فقهی استفاده های فراوان کرد؛ اما در عصر
حاضر مهمترین کاربرد این قاعده در حیطه مسائل سیاسی- اقتصادی اسلام است.با
توجه به توصیه وتاکید مقام معظم رهبری بر اقتصاد مقاومتی و اینکه اجرای صحیح
آن می تواند در زمینه های گوناگون کشور را از وابستگی به بیگانگان نجات دهد، این
مقاله به روش توصیفی تحلیلی در صدد تبیین یکی ازموثرترین راه ها برای نجات و
بیرون رفتن از سلطه ونفوذ کشور های بیگانه و همچنین عدم وابستگی به کفار با توجه
و عمل به این قاعده است که منجر به تحقق اقتصاد مقاومتی خواهد شد.
خلاصه ماشینی:
٢-٢-٥- اعتبار عقلي دليل بعد بر اثبات قاعده نفي سبيل ، دليل عقلي قطعي است ، بر اينکه شرافت و عزت اسلام مقتضي است براينکه خداوند متِّّعال در احکام و شريعت خود حکمي را که موجب هرگونه ذلت مسلمان در برابر کافر گردد، تشريع نکرده است (مراغي،١٤١٧، ج ٢،ص ٣٥٢) خداوند متعال در قرآن کريم ميفرمايد: « وَِ لَّلهِ اْلعِزَّةُ وَِ لرَسُوِلهِ وَِ لْلمُؤْمِنِينَ وََ لکنَّ اْلمُنَافِقِينََ لاَ يعَْلمُون » (منافقون :٨) با اين وجود چگونه ممکن است حکمي را جعل کند که سبب برتري و علو کافر بر مسلمان گردد؟ بدين ترتيب و با توجه به مجموعه معارف و دستورات اسلامي درباره روابط مسلمان وکافر ميتوان ادعاي قطع و يقين کرد که حکم مجعولي در شريعت اسلام مقتضي تحقير، پستي و ذلت مسلمان در برابر کافر وجود ندارد.
(طباطبايي،١٤١٧، ج ٥،ص ١٩٦) ٣- نسبت قاعده با ادله احکام باتوجه به اينکه در اسلام حکمي که سبب سلطه کافر بر مسلمان شود جعل نشده است ، مي توان گفت لسان اين قاعده ، برادله اوليه احکام حکومت واقعي دارد؛ مثلا آيه شريفه اي که ميفرمايد: «ُيوصِيکُمُ اللّه فِي أَوْلادِکُمِْ للذَّکَرِ مِثْلُ حَظِّ اْلأُْنثَيَيْن ِ» ( نساء: ١١) و يا ساير آيات ارث ، از جهت ارث بردن مطلق هستند؛ يعني اگر مورث چيزي براي وراث خود گذاشت اعم از مسلمان يا غير مسلمان براي پسرها دو برابر دخترها بايد قرار داده شود.