چکیده:
پژوهش حاضر با هدف پیشبینی خودآسیبرسانی در دختران نوجوان براساس باورهای غیرمنطقی، دشواری در تنظیم هیجانی و حمایت اجتماعی انجام شد. جامعه آماری این پژوهش توصیفی - همبستگی دربرگیرنده کلیه دانشآموزان دختر 12 الی 19 ساله خودآسیبرسان شهر تهران در سال تحصیلی 1398 بود که در مدارس دولتی مشغول به تحصیل بودند که از این میان تعداد 150 نفر که نمره یک انحراف معیار بالاتر از میانگین در سیاهه خودگزارشی خودآسیبرسانی کسب کردند، با استفاده از روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای انتخاب شدند. اطلاعات به وسیله پرسشنامه باورهای غیرمنطقی جونز (1968)، مقیاس کژتنظیمی هیجانی گراتز و رومر (2004) و ﻣﻘﯿﺎس ﭼﻨﺪﺑﻌﺪی ﺣﻤﺎﯾﺖ اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ ادراکﺷﺪه زیمت و همکاران (1988) گردآوری شد. دادهها با استفاده از روشهای آمار ی تحلیل شدند. بین درماندگی در برابر تغییر، توقع تایید از دیگران، اجتناب از مشکل و بیمسئولیتی هیجانی با خودآسیبرسانی رابطه مثبت و معنیداری وجود دارد؛ بین ﻋﺪم ﭘﺬﯾﺮش ﭘﺎﺳﺦﻫﺎی ﻫﯿﺠﺎﻧﯽ، دﺳﺘﺮﺳﯽ ﻣﺤﺪود ﺑﻪ راﻫﺒﺮدﻫﺎی ﺗﻨﻈﯿﻢ ﻫﯿﺠﺎن ﺑﻪ ﻫﻨﮕﺎم ﻓﺸﺎر، دﺷﻮاری در اﻧﺠﺎم رﻓﺘﺎرﻫﺎی ﻫﺪﻓﻤﻨﺪ ﺑﻪ ﻫﻨﮕﺎم ﻓﺸﺎر، ﻓﻘﺪان آﮔﺎﻫﯽ، ﻋﺪم وﺿﻮح ﻫﯿﺠﺎﻧﯽ و دﺷﻮاری ﮐﻨﺘﺮل ﺗﮑﺎﻧﻪهای ﺗﺤﺖ ﻓﺸﺎر با خودآسیبرسانی رابطه مثبت و معنیداری وجود دارد؛ بین خانواده، اجتماع یا افراد مهم و دوستان با خودآسیبرسانی رابطه مثبت و معنیداری وجود دارد (05/0>p). به علاوه، مولفههای توقع تایید از دیگران توانایی، دﺳﺘﺮﺳﯽ ﻣﺤﺪود ﺑﻪ راﻫﺒﺮدﻫﺎی ﺗﻨﻈﯿﻢ ﻫﯿﺠﺎن، دﺷﻮاری ﮐﻨﺘﺮل توانایی پیش بینی خودآسیبرسانی را دارند (05/0>p)؛ به نظر میرسد این پژوهش تلویحات مهمی درخصوص ارتباط بین خودآسیبرسانی با باورهای غیرمنطقی، دشواری در تنظیم هیجانی و حمایت اجتماعی در در دختران نوجوان به همراه دارد.
The aim of this study was to predict self-harming in adolescent girls based on irrational beliefs, emotional dysregulation and social support. The statistical population of this descriptive-correlational study included all 12- to 19-year-old self-harming female students in Tehran in the academic year 2019 who they were studying in public schools, from which 150 people who scored a standard deviation above the average in the Inventory of Statements About Self-Injury were selected using multi-stage cluster sampling. Data were collected using the Jones (1968) Irrational Beliefs Questionnaire, the Gratz and Roemer (2004) Disacceptance of Emotional Responses Scale, and the Zimet et al.'s (1988) and Multidimensional Scale of Perceived Social Support. There is a positive and significant relationship between helplessness against change, expecting approval from others, avoiding problems and emotional irresponsibility with self-harming; there is a positive and significant relationship between non - acceptance of emotional responses, limited access to emotion regulation strategies during pressure, difficulty in performing targeted behaviors during pressure, lack of awareness, emotional clarity and difficulty in controlling shocks under pressure with self-harming and there is a positive and significant relationship between between family, community and family with self-harming (p<0.05). In addition, components of expectations from others are the ability, limited access to emotional regulation strategies, the difficulty of controlling the ability to predict self - harming (p<0.05). This study seems to have an important role in the relationship between self - harming with irrational beliefs, emotional dysregulation and social support in adolescent girls.
خلاصه ماشینی:
جامعه آماری این پژوهش توصیفی - همبستگی دربرگیرنده کلیه دانش آموزان دختر ١٢ الی ١٩ ساله خودآسیب رسان شهر تهران در سال تحصیلی ٩٩-١٣٩٨ بود که در مدارس دولتی مشغول به تحصیل بودند که از این میان تعداد ١٥٠ نفر که نمره یک انحراف معیار بالاتر از میانگین در سیاهه خودگزارشی خودآسیب رسانی کسب کردند، با استفاده از روش نمونه گیری چندمرحله ای انتخاب شدند.
نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که از میان مؤلفه های متغیر باورهای غیرمنطقی، توقع تأیید از دیگران (٠٠٣٩=p، ٠/١٧١- =B)، از میان مؤلفه های متغیر دشواری در تنظیم هیجانی، دسترسی محدود به راهبردهای تنظیم هیجان (٠٠٠٦=p،٠٠٧٤=B)، دشواری کنترل تکانه های تحت فشار (٠٠٠١=p، ٠٠٨٢=B)، از میان مؤلفه های متغیر حمایت اجتماعی نیز خانواده (٠٠٠١=p، ٠/١٦٠- =B) و دوستان (٠٠٠١=p، ٠١٢٣-=B) توانایی پیش بینی خودآسیب رسانی را دارند و ٣٨% از واریانس مربوط به خودآسیب رسانی توسط متغیرهای باورهای غیرمنطقی، دشواری در تنظیم هیجانی و حمایت اجتماعی تبیین میشود.
با توجه به نتایج بررسیهای ذکرشده، برخی از تحقیقات ارتباط بین خودکشی، افکار مرتبط با خودکشی یا اقدام به خودکشی را با باورهای غیرمنطقی (صولتی، ١٣٧٩؛ دمیرچی و صمدیفرد، ١٣٩٧)، تنظیم هیجان (٢٠١٧ ,Rogier et al) و همچنین حمایت اجتماعی (موحدی و همکاران، ١٣٩٢) نشان دادهاند؛ درحالیکه ارتباط متغیرهای مذکور به طور مستقیم با رفتارهای خودآسیب رسان موردبررسی و یا تأیید قرار نگرفته است ؛ لذا، محققان در پژوهش حاضر درصد پیش بینی خودآسیب رسانی دختران نوجوان بر اساس باورهای غیرمنطقی، دشواری در تنظیم هیجانی و حمایت اجتماعی بودند.