چکیده:
پژوهش حاضر با تمرکز بر موضوع تغییرات سازمانی در جناح راست در ایران کوشیده است؛ با بهرهگیری از تئوری سازمانی به عنوان چارچوب نظری مبنا، با رویکردی تبیینی و روش اسنادی به این پرسش اصلی پژوهش پاسخ دهد که عامل اصلی تغییرات سازمانی جناح راست در ایران طی فاصله زمانی 1394-1367 چیست؟ بر اساس فرضیه اصلی پژوهش، محرک محیطی «رقابت انتخاباتی» مهمترین عامل تغییرات ایجادشده در سازمان جناح راست بوده است. یافته ها ضمن تأیید فرضیه اصلی بیانگر این است که عمده این تغییرات در دهه 1380 رخ داده و بروندادهای تغییر شامل: تاکتیک سازمانی با محتوای «ائتلاف آبادگران ایران اسلامی»، «جبهه متحد اصولگرایان» و «ائتلاف بزرگ اصولگرایان»، واحد سازمانی با محتوای «حزب کارگزاران سازندگی ایران اسلامی» و «جبهه پایداری انقلاب اسلامی» و هویت سازمانی با محتوای «اصولگرایی»، عمده تغییرات در بازه زمانی 1394-1367 در سازمان جناح راست بودهاند. همچنین یکی از عوامل ایجاد تغییرات سازمانی در جناح راست، تغییر در بافت اجتماعی نخبگان این جناح بوده است. این متغیر با شاخصهایی چون سن (ورود نیروهای جوان به ساختار سازمانی)، تحصیلات (حوزوی یا دانشگاهی)، سابقه سیاسی (مبارزات انقلابی)، منزلت اجتماعی (تعلق به گروه اجتماعی روحانیون) و نگرش نخبگان جناح راست به فعالیت سیاسی (میزان اعتقاد به کار تشکیلاتی)، به عنوان یک عامل درون- سازمانی در رخداد این تغییرات مؤثر بوده است.
This study aims to investigate the changes in The Right/Conservative Faction in the period of 1988-2015 in Iran. The findings show that the environmental incentive of election competition has been the main incentive for changes in The Right/Conservative Faction organization. The findings also revealed that the main outputs of these changes in the period of 1988-2015 include: organizational tactic with three contents of The Alliance of Builders of Islamic Iran (The Etelaf-e Abadgaran-e Iran-e Eslami), The United Front of Principlists (The Jebha-e Muttahid-e Osulgarayan) and The Principlists Grand Coalition (The Etelaf-e Bozorg-e Osulgarayan), organizational unit with two contents of The Executives of Construction Party (The Hezb-e Kargozaran-e Sazandegi) and The Front of Islamic Revolution Stability (The Jebha-ye Paydari-e Enghelab-e Eslami) and organizational identity with content of principalis (The Osulgarayee). The results suggested that, change in organizational social context of The Right/Conservative Faction has been effective as an intra-organizational factor in the occurrence of these changes. This variable with indicators such as age (entry of young forces into the organizational structure), education (seminary or university), political background (revolutionary struggles), class dignity (degree of dependence on the clergy) and the attitude of right-wing elites to political activity (degree Belief in organizational work) as an intra-organizational factor has been instrumental in bringing about these changes.
خلاصه ماشینی:
از این رو پژوهش حاضر با آگاهی از اهمیت مسئله «تغییرات » در جنـاح راسـت و وجـود خـلاء پژوهشی در ادبیات جناح راست در این زمینه ، کوشیده است ؛ با تمرکز بر مسئله تغییرات سازمانی بـر جناح راست در ایران ، در بازه زمانی ١٣٩٤-١٣٦٧ ضمن تبیـین چرایـی رخـداد تغییـرات در سـازمان جناح راست ، برونداد تغییرات ایجاد شده را با تمرکز بر هفت متغیر: «تغییـر واحـد سـازمانی»، «تغییـر اهداف »، «تغییر رسالت »، «تغییر استراتژی»، «تغییر تاکتیک »، «تغییر فرهنگی» و «تغییر هویتی» شناسایی و توصیف کند.
همچنین در اثر دیگـری بـا عنـوان «تحلیل گفتمان انشقاق جریان اصولگرا به خرده گفتمان های جبهه پایداری و جبهه متحد اصولگرایی در انتخابات ١٣٩٠» (آهنگر و دیگران ، ١٣٩٣)، نویسندگان کوشیده انـد؛ بـا اسـتفاده از نظریـه گفتمـان لاکلا و موف و تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف تغییر نظام معنایی در درون جناح راست را که منجر به ظهور تشکل ها ی سیاسی جدید در این جناح شده است ؛ فهم کنند.
آنچه پژوهش حاضر را از پژوهش های پیشین متمایز می سازد؛ تلاش پژوهشـگران بـرای تبیـین عملکرد سازمانی جناح راست با تمرکز بر تغییرات سـازمانی در درون ایـن تشـکیلات سیاسـی بـا استفاده از یک رویکرد نظری بینارشته ای (تئوری سازمانی) و آزمون این نظریه به عنـوان جـایگزینی در برابر غلبه رویکرد «تحلیل گفتمان » در تبیین و توضیح پدیده تغییرات درون جناح های سیاسی در ایران اخیر است .