چکیده:
تقریباً کمتر شاعر، حکیم یا فیلسوفی را در طول تاریخ ادبیات اسلام و ایران میتوان سراغ گرفت که دربارۀ موضوع موسیقی و سماع در آثار منظوم و منثور خود اشارات و عباراتی را نیاورده باشد. شهابالدین سهروردی نیز بهعنوانِ یکی از فلاسفۀ جهانِ اسلام، نگاهِ خاصی به موسیقی و سماع داشته است. او نیز همانند فیثاغورث و افلاطون نگاهی قدسی و آسمانی به موسیقی داشت و معتقد بود که صدایِ افلاک است که ازطریق موسیقی بیان میشود. با این تفاوت که نگاه سهروردی بیشتر براساس سؤالات فرضی و حالات او در مجلس موسیقی و سماع است؛ اما بخشی از تفکرات فیثاغورث و افلاطون بیشتر برپایۀ اصوات موسیقی و محتوی ریاضی است. همچنین، او سماع را شور و هیجانی عارفانه و وسیلهای برای رفتن بهسوی کمال و اوجگرفتن میدانست. او روح را همچون مرغی زندانی در قفس میدانست که برای رهایی از قفس به بالا و پایین میپرد، شاید راهی برای پرواز و رهایی پیدا کند. این نگاه به سماع در نوع خود کمنظیر است. برای این منظور، با رهیافتی عرفانی و در پرتو آرای حکما و فلاسفه، سعی بر این است که از جنبههای گوناگون به بررسی جایگاه موسیقی و سماع ازنظر سهروردی پرداخته شود.
Almost fewer poet, sage, or philosopher in the history of Islamic and Iranian literature can be found who has not mentioned the subject of music and hearing in his poems and prose works. Shahabuddin Suhrawardi, as one of the philosophers of the Islamic world, has a special view on music and Sama (listening). Like Pythagoras and Plato, he had a sacred and heavenly view of music. He believed that it was the sound of the heavens that was expressed through music. With this difference, Suhrawardi's view is more based on hypothetical questions and his states in the House of Music and Hearing, but part of the thoughts of Pythagoras and Plato are more based on the sounds of music and the content of mathematics. He also saw the hearing as a mystical passion and a means to perfection. He saw the soul as a bird trapped in a cage, jumping up and down to escape the cage, perhaps finding a way to fly and escape. Hearing is unique. For this purpose, with a mystical approach and in the light of the opinions of scholars and philosophers, an attempt is made to examine the position of music and listening from Suhrawardi's point of view from various aspects.
خلاصه ماشینی:
com چکیده تقریباً کمتر شاعر، حکیم یا فیلسوفی را در طول تاریخ ادبیات اسلام و ایران میتوان سراغ گرفت که دربارۀ موضوع موسیقی و سماع در آثار منظوم و منثور خود اشارات و عباراتی را نیاورده باشد.
با این تفاوت که نگاه سهروردی بیشتر براساس سؤالات فرضی و حالات او در مجلس موسیقی و سماع است؛ اما بخشی از تفکرات فیثاغورث و افلاطون بیشتر برپایۀ اصوات موسیقی و محتوی ریاضی است.
برای این منظور، با رهیافتی عرفانی و در پرتو آرای حکما و فلاسفه، سعی بر این است که از جنبههای گوناگون به بررسی جایگاه موسیقی و سماع ازنظر سهروردی پرداخته شود.
ابراهیمی دینانی نیز در کتابِ شعاع اندیشه و شهود در فلسفۀ سهروردی، اشارۀ مختصری به جایگاه موسیقی از نگاه سهروردی کرده است.
در این مقاله نیز بهطور خلاصه به نظرِ سهروردی دربارۀ موسیقی و سماع پرداخته شده است.
سهروردی در جلد دوم مجموعۀ مصنفات مینویسد: «پس جان آن ذوق را از دست گوش بستاند، گوش را از شنیدن معزول کند و خویشتن شنود؛ اما در آن عالم زیرا که در این عالم شنیدن کار گوش بود» (سهروردی، 1380، ج2: 2۶۴).
شیخ شهابالدین سهروردی، کاری به این ندارد که نوازنده چه مینوازد و در کدام زمان و مکان نواخته میشود و دربارۀ حلال، حرام و دارای شبههبودن که ابوحفص عمر سهروردی و دیگر عرفا، دربارۀ سماع و موسیقی حکم شرعی دادهاند، بحث نمیکند.
سهروردی نیز بهعنوان انتقالدهندۀ حکمتِ دنیای باستان و پیونددهندۀ فلسفۀ ایران باستان، یونان و اسلام نظریاتِ خاص و متأثر از هر سه تمدن (ایرانی، یونانی و اسلامی) راجعبه سماع و موسیقی داشت.
آنچه سهروردی دربارۀ موسیقی و سماع بیان میکند، ماهیتی عرفانی داشت تا هنری.