چکیده:
این پژوهش با اتکا بر متن پدیدارشناسی روح به شرح هگل از تراژدی ادیپوس در کلونوس میپردازد. ازآنرو که هگل هنر را حاصل روح دوران و برآمده از فرهنگ و اخلاقیات جوامع میداند، بهواسطۀ خوانش تراژدی یونانی در روح جامعۀ یونانی تأمل میکند. ویژگی شاخص جامعۀ یونان باستان نزد اغلب فیلسوفان «وحدت زندگانی» بود؛ اما هگل معتقد است بهدلیل آنکه این وحدت نیندیشیده و بیواسطه بود، حیات اخلاقیاتی[1] یونانی دچار فروپاشی میشود. با وجود آنکه هگل در پدیدارشناسی روح هیچ اشارۀ صریحی به نمایش ادیپوس در کلونوس نمیکند، در پژوهش حاضر با تطبیق متن تراژدی ادیپوس در کلونوس با پدیدارشناسی روح، مشخص میشود که دریافت هگل از جامعۀ یونان باستان کاملاً با این تراژدی درهمتنیده است. هگل با خوانش این تراژدی به تقابل نقش زن/مرد و خانواده/دولت در جامعۀ یونان باستان میپردازد. این تقابلها در شخصیتهای آنتیگونه و ایسمنه (دختران ادیپوس) درمقابل اتهاکلس و پولونیکس (پسران ادیپوس) ظهور مییابد. درادامه هگل درخلال شرح جنگ دو برادر پدیدۀ «جنگ» را نیز در مناسبت با ایجاد وحدت در جامعه بررسی میکند که بخشی از فلسفۀ سیاسی هگل به شمار میآید.
This article draws on Hegel's description of the tragedy of "Oedipus at Colonus" based on the text of "Phenomenology of spirit". Because Hegel considers art to be the product of the spirit of the times and believes it emerges from the culture and ethics of societies, he reflects on the spirit of Greek society through reading Greek tragedy. The most prominent feature of ancient Greek society has been the "unity of life" among most philosophers. But Hegel believes that because this unity was unconsidered and immediate, the Greek ethical life (Sittlichkeit) collapses. Although Hegel in the phenomenology of spirit makes no direct reference to the play of Oedip's at Clonus, this article compares the text of phenomenology with the text of the tragedy of Oedipus at Colonus and reveals that Hegel's understanding of ancient Greek society is completely intertwined with the aforementioned tragedy.Hegel’s reading of this tragedy focuses on the confrontation between the roles of woman/man and family/state in ancient Greek society. These confrontations appear in the characters of Antigone and Ismene (daughters of Oedipus) against Eteocles and Polynices (sons of Oedipus). While describing the war between two brothers, Hegel goes on to describe the "war" phenomenon in the context of the establishment of unity in the society, which is part of Hegel's political philosophy.
خلاصه ماشینی:
در این مرحله، هگل حیات اخلاقیاتی نیندیشیده را بررسی میکند که در آن مردمان بهسادگی پیرو عرفها و سنّتهای اجتماع خود هستند و نقش هر فرد در اخلاق عرفی جامعه تعریف شده است تا به آن صورتی از فرهنگ برسیم که در آن افراد، از این زمینۀ نیندیشیده جدا میشوند و دربارۀ آن داوری میکنند؛ ازهمینرو، شهروند یونانی دارای وجدان یا آگاهی فردی نبود؛ زیرا عدالت و وظیفه ازسوی دولت تعریف میشد و هیچ بازاندیشیای دربارۀ این پرسش وجود نداشت که آیا آنچه دولت تعریف میکند، بهراستی عدالت و وظیفه است یا نیست (Hegel, 2001: 271).
شخصیتهای تراژیک ادیپوس در کلونوس بازنمایی افرادی هستند که بهطرزی ناسنجیده در رسوم و قوانین جامعهای معیّن غرق شدهاند؛ ازهمینرو، تمامی شخصیتهای موجود در این نمایشها همچون پسران ادیپوس ـپولونیکس و اتهاکلسـ و دخترانش ـآنتیگونه و ایسمنهـ مبتنیبر رسوم اخلاقیاتی جامعه رفتار میکنند، بهنوعی هریک وظیفۀ خویش را به انجام میرسانند و هیچ عملی ناشی از میل شخصی افراد نیست؛ بههمیندلیل است که هگل مؤلفۀ اساسی تراژدی را «جوهر اخلاقیاتی» میداند؛ زیرا جوهر اخلاقیاتی است که شخصیتها را وادار به انجام فعلی خاص و حتی واردشدن در جنگ میکند.
در این جامعه تمامی اجزا ارزشهای کلی دولت را بهخودیخود بازمیشناسند و تحقق میدهند (Kojève, 1969: 58)؛ بنابراین روح خانواده، مرد را عازم جامعه میکند و او ذات خودآگاهش را در آن جامعه مییابد؛ ازهمینرو، برادران آنتیگونه یعنی پولونیکس و اتهاکلس در همراهی با کروئون در مسند حکومت بر تبای هستند و حکم تبعید پدر خود را یعنی ادیپوس ـکه نسبت خونی و خانوادگی با آنها دارد، اما بهواسطۀ گناهانی که کرده است، مطرود جامعه و دولت استـ صادر میکنند.