چکیده:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی زمینهها و بسترهای محرک حیوان آزاری صورت پذیرفت. حیوان آزاری از مصادیق بارز کنشهای انحرافی در جامعه میباشد. در کشورهای توسعهیافته به دلیل اهمیت فرهنگ و اخلاق زیست محیطی بر داشتن جامعهای سالم این رفتار جرم تلقی شده و برای آن مجازات در نظر گرفته میشود زیرا این نوع خشونتها در صورت عدم پیگیری و درمان میتواند فجایع انسانی، گسترش خشونت، افزایش میزان جرایم و ناامنی در جامعه را به دنبال داشته باشد. باتوجه به اهمیّت موضوع، در این تحقیق برای تببین پدیده حیوان آزاری از نظریات حوزه جامعه شناسی انحرافات استفاده گردید و به دلیل عدم وجود آمار رسمی در حوزه حیوان آزاری، ابتدا دو گروه حیوان آزار و غیرحیوان آزار توسط محققین شناسایی و تفکیک و سپس با استفاده از روش علی-مقایسهای علل محرک این پدیده تبیین گردید.جامعه آماری پژوهش، دانش آموزان دبستان پسرانه بعثت واقع در منطقه حاشیه نشین نجف در شهر مشهد بودند.جمع آوری داده با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته صورت پذیرفت.بر مبنای نتایج بدست آمده از آزمون یو مان ویتنی حاکی از این بود که بین دو گروه مذکور در شاخصهای تحصیلات والدین، حس بیقدرتی، احساس ناکامی، تبعیض اجتماعی، خشونت خانگی، خطرپذیری، داغ ننگ، دلبستگی به والدین، طرداجتماعی، مسئولیت پذیری، گذران فراغت، محرومیت نسبی و همسالان نابهنجار تفاوت معناداری وجود دارد و میان دوشاخص خشونت در مدرسه و شغل والدین تفاوت معناداری مشاهده نگردید.
The aim of this study was to identify the motivating grounds and contexts of animal abuse. Animal abuse is a clear example of deviant actions in society. In developed countries, due to the importance of culture and environmental ethics, this behavior is considered a crime and a punishment is considered for having healthy societies, because this type of violence, if not followed up and treated, can increase human catastrophes, violence, and increase. The rate of crime and insecurity in society to follow. Due to the importance of the subject, in this study to explain the phenomenon of animal abuse, theories in the field of sociology of deviations were used and due to the lack of official statistics in the field of animal abuse, first two groups of animal abuse and non-animal abuse were identified and separated by researchers. The causal method of this phenomenon was explained by causal-comparative method. The statistical population of the study was Besat boys primary school students located in the suburbs of Najaf in Mashhad. Data collection was done using a researcher-made questionnaire. Based on the results obtained from The Uman-Whitney test showed that between the two groups in the indicators of parental education, feelings of powerlessness, feelings of failure, social discrimination, domestic violence, risk-taking, stigma, attachment to parents, social exclusion, responsibility, leisure, relative deprivation and There is a significant difference between abnormal peers and there is no significant difference between the two indicators of school violence and parents' occupation.
خلاصه ماشینی:
نتایج درج شده در قسمت دوم جدول (٥) نشان میدهد که بین دو گروه دانش آموزان حیوان آزار و غیرحیوان آزار در متغیر حس بیقدرتی تفاوت معنادار وجود دارد (٠/٠١ ≥ P، ٣٣٧/٥٠ = U)؛ بر این اساس ، فرضیۀ دوم پژوهش تأیید میشود.
نتایج درج شده در قسمت چهارم جدول (٥) نشان میدهد که بین دو گروه دانش آموزان حیوان آزار و غیرحیوان آزار در متغیر احساس تبعیض اجتماعی تفاوت معنادار وجود دارد (٠/٠١ ≥P، ٣٠٣/٥٠ = U)؛ بنابراین ، فرضیۀ چهارم پژوهش تأیید میشود.
نتایج درج شده در قسمت پنجم جدول (٥) نشان میدهد که بین دو گروه دانش آموزان حیوان آزار و غیرحیوان آزار در متغیر احساس تجربۀ خشونت خانگی تفاوت معنادار وجود دارد (٠/٠١ ≥ P، ٢٩٩/٥٠ = U)؛ بر این اساس ، فرضیۀ پنجم پژوهش تأیید میشود.
نتایج درج شده در قسمت نهم جدول (٥) نشان میدهد که بین دو گروه دانش آموزان حیوان آزار و غیرحیوان آزار در متغیر دلبستگی به والدین تفاوت معنادار وجود دارد(٠/٠١ ≥ P، ٣٠٨/٥٠ = U)؛ بر این اساس ، فرضیۀ نهم پژوهش تأیید میشود.
نتایج درج شده در قسمت دهم جدول (٥) نشان میدهد که بین دو گروه دانش آموزان حیوان آزار و غیرحیوان آزار در متغیر طرد اجتماعی تفاوت معنادار وجود دارد (٠/٠١ ≥ P، ٣٨٣/٥٠ = U)؛ بنابراین ، فرضیۀ دهم پژوهش تأیید میشود.
نتایج درج شده در قسمت یازدهم جدول (٥) نشان میدهد که بین دو گروه دانش آموزان حیوان آزار و غیرحیوان آزار در متغیر مسئولیت پذیری تفاوت معنادار وجود دارد (٠/٠١ ≥ P، ١٥٢/٥٠ = U)؛ بر این اساس ، فرضیۀ یازدهم پژوهش تأیید میشود.