چکیده:
زمینه و هدف: دریافت تجربه مادری و پدری از جمله اهداف طبیعی ازدواج است. هنگامی که بارداری صورت نپذیرد زوجین به دنبال راه حلهایی هستند تا صاحب فرزند شوند. یکی از این روشها پذیرش فرزندخوانده است. هدف از انجام این پژوهش، چگونگی تصمیم زنان نابارور در تجربه مادری با پذیرش فرزندخوانده است. روش: در این پژوهش نمونهایی به تعداد 11 نفر با اتکاء به نمونهگیری نظری از زنان نابارور 20تا40سال ساکن در شهر تهرانکه متقاضی فرزندخوانده بودند، به روش گوله برفی شناسایی و رضایت آنان برای شرکت در مصاحبه دریافت شد. با بهرهگیری از روش دادهبنیاد مصاحبهها مطالعه شدند و سپس در سه مرحلۀ کدگذاری باز، محوری و انتخابی تحلیل شدند. پس از پیادهسازی هر مصاحبه، متن در نرم افزار مکس کیودا (MAXQDA) وارد و مورد تحلیل قرار گرفت. یافتهها: نتایج نشان داد روند تجربه مادری برای زنان نابارور با پذیرش فرزندخوانده دارای مقوله محوری پذیرش فرزندخوانده و علت اصلی قبول فرزندخوانده تجربه حس مادری است. مقوله ناباروری و عدم نتیجه از درمانها زمینهساز وحمایت اطرافیان از مقولات مداخلهگر در فرایند پذیرش فرزندخوانده است. استراتژی که زنان از پذیرش فرزندخوانده داشتند، تربیت وتعالی یک فرد بوده و پیامد مهمی که دارد گرم شدن کانون خانواده برای خانوادههایی که توانایی فرزندآوری به صورت طبیعی را ندارند، میباشد. نتیجهگیری: با وجود تمام سختیهایی که فرزندخواندگی برای افراد دارد اما پیامد اصلی آن که گرم شدن روابط زوجین و کمکی که به حفظ کانون خانواده دارد، لزوم ایجاد تسهبلاتی برای ترغیب شدن بیشتر زوجین نابارور به پذیرش فرزندخوانده را نشان میدهد.
Background: Gaining maternal and paternal experience is one of the natural goals of marriage. When pregnancy does not occur, couples are looking for solutions to have children. One of these methods is the adoption of an adopted child. The purpose of this study is how infertile women decide on maternal experience with adoption.Method: In this study, samples of 11 people based on theoretical sampling of infertile women aged 20 to 40 years living in Tehran who had adopted children, were identified by snowball method and their consent to participate in the interview was received. The interviews were studied using the data-based method and then analyzed in three stages of open, axial and selective coding. After implementing each interview, the text was entered and analyzed in Maxqda software.Results: The results showed that and the main reason for adopting adopted children is the experience of motherhood. Infertility and lack of results from therapies are the basis and support of those around the intervening categories in the adoption process. The strategy that women had from adopting an adopted child was to raise and excel an individual, and an important consequence of this is the warming of the family center for families who are not able to have children naturally.Conclusion: With difficulties that adoption has for individuals, the main consequence of the warming of the couple's relationship and the help it provides to maintain the family shows the need to create facilities to encourage more infertile couples to adopt a child.
خلاصه ماشینی:
نتیجه گیری : فرزندخواندگی سختی هایی برای افراد دارد، اما پیامد اصلی آن که گرم شدن روابط زوجـین و کمک به حفظ کانون خانواده است ، لزوم ایجاد تسهیلاتی بـرای ترغیـب شـدن بیشـتر زوجـین نابـارور بـه پذیرش فرزندخوانده را نشان می دهد.
با توجه به مطالب ارائه شده ، در پژوهش حاضر قصد داریـم بـه بررسـی ایـن مسـئله بپـردازیم کـه در فراینـد فرزندخوانـدگی، زنـان نابـارور، مـادری را چگونـه تجربـه می کنند؟ چگونگی تصمیم گیری زنان نابارور در مورد پذیرش فرزند؛ و همچنـین وضـعیت زنان نابارور در رابطه با این اتفاق چگونه است و چه پیامدهای برای آن ها داشته است .
درواقـع ، راهبرد زنان نابارور برای فرزندپذیری با عنوان تربیت و تعالی فرزندخوانده اسـت کـه خـود نیز از مفاهیمی مذکور در جدول (٦) استنباط شده است .
با توجه به شرایط عّلی، دلایل به وجـود آمـدن میـل بـه پـذیرش فرزندخوانـده مطـرح میشود که در این پژوهش ناباروری و نتیجه نگرفتن از روش هـای بـاروری بـه عنـوان مقولۀ زمینه ای شناخته شده است و زنـانی کـه نتیجـه مطلـوب از درمـان هـای بـارداری نداشتند به دنبال پذیرش فرزندخوانده هستند.