چکیده:
هدف از این مطالعه مدلسازی تناسب خدمات تفرجی به منظور شناسایی نواحی دارای اولویت برای توسعة تفرج بود. به منظور شناسایی الگوهای فضایی خدمات تفرجی، شاخص پتانسیل تفرجی اکوسیستم، شاخص جذابیت لنداسکیپ، برآورد میزان بازدید، و توزیع دسترسی با استفاده از مجموعهای از زیرشاخصها در مقیاس منطقهای با یکدیگر ترکیب شدند. همچنین وزن هر یک از شاخصها با استفاده از متد وزندهی CRITIC محاسبه شد و میزان اهمیت هر یک از شاخصها در شکلگیری تناسب فضایی خدمات تفرجی تعیین شد. نتایج نشان داد ارائة خدمات بالای تفرجی عمدتاً در مناطق دارای اکوسیستمهای جنگلی و دارای پوشش متنوع، مناطق حفاظتشده و اکوسیستمهای آبی مانند رودخانهها و تالابها است. در مقابل، مناطق شهری و ساختهشده دارای کمترین پتانسیل فراهمآوری خدمات تفرجیاند. از آنالیز آماری Getis-Ord Gi* statistic جهت مدلسازی تناسب تفرجی و شناسایی خوشههای تناسب تفرجی و زونبندی استفاده شد. زون 1، با تناسب بسیار کم، 9/19 درصد از منطقة مطالعاتی را پوشش میدهد. این زون غالباً با کاربریهای کشاورزی ، مرتعی و اراضی شهری پوشیده شده است. زون 5 با تناسب تفرجی بسیار زیاد 5/16 درصد از منطقة مطالعاتی را در بر میگیرد. کاربری اراضی غالب در این پهنه جنگل و سطوح آبی شامل رودخانهها و تالابها است. زون 3 با تناسب متوسط بیش از نیمی از مساحت منطقة مطالعاتی را به خود اختصاص میدهد. رویکرد ارائهشده در این مطالعه اولویتهای توسعه را با توجه به پتانسیلهای تفرجی اکوسیستمهای موجود در یک منطقه شناسایی میکند و میتواند در ارتقای برنامهریزی فضایی تفرج و توریسم جهت حفظ خدمات اکوسیستمی و استفادة پایدار از آنها به کار گرفته شود.
The main purpose of this study was modeling the suitability of recreational services in order to identify the high-priority areas for the development of recreational activities. To identify the spatial patterns of recreational services, the landscape attractiveness index, visit rate estimation, and access distribution were combined using a set of sub-indices. Moreover, the weight of each index was calculated using CRITIC weighting method and the importance of each index in the formation of recreational services spatial suitability was determined. The results showed that the presentation of highly recreational services is mainly done in the areas with forest ecosystems, protected areas, and aquatic ecosystems such as rivers and wetlands that have diverse landscapes. On the contrary, urban and human-built areas have the least potential for the provision of recreational services. Getis-Ord Gi* statistic was used to model the recreational suitability, identify recreational suitability clusters, and zoning. With its very low suitability, Zone 1 covers 19.9 percent of the area under study. This zone is mainly filled with agricultural lands (54.7%), grasslands (36.1%), and urban lands (6.8%). In contrast, with its very high recreational suitability, Zone 5 covers 16.5 percent of the area under study. The main uses of the lands in this zone are forest lands (55.5%) and aquatic layers including rivers and wetlands (17.2%). Zone 3, which has an average suitability rate, covers more than half of the area under study. The approach presented in this study helps identify the development priorities in the light of the recreational potentials of the ecosystems existing in an area. Thus, it can be used to improve the spatial planning of recreation and tourism in order to preserve ecosystem services and sustainable use of them.
خلاصه ماشینی:
رويکرد ارائه شـده در ايـن مطالعـه اولويـت هـاي توسـعه را بـا توجـه بـه پتانسـيل هـاي تفرجـي اکوسيستم هاي موجود در يک منطقه شناسايي ميکند و ميتواند در ارتقاي برنامه ريزي فضايي تفـرج و توريسـم جهـت حفـم خـدمات اکوسيستمي و استفادة پايدار از آن ها به کار گرفته شود.
2017; Vierikko & Yli-Pelkonen 2019 تفرج و توريسم يکي از خدمات اکوسيستمي فرهنگي است که فرصت هايي را براي لـذت بـردن از طبيعـت ، سـپري کـردن اوقـات بـا ديگـران ، و رهـايي از اسـترس بـه ويـژه بـراي افـرادي کـه در لنداسکيپ هاي شهري و ساخته شده زندگي ميکنند فراهم ميکنـد ( Franzika ;٢٠١٧ .
توجه فزاينده به نقشه سازي خدمات اکوسيستمي به توسعۀ مجموعه اي از رويکردها منجر شده است که از شاخص هاي مختلف براي نمايش پتانسيل هاي تفرجي اراضي استفاده ميکنند (Scholte ٢٠١٤ Laterra &Weyland ;٢٠١٨ .
بـا توجـه بـه تغييرپـذيري فضـايي تناسب تفرجي، اولويت بندي برنامه ريزي و توسعۀ تفرج و توريسم در چه مناطقي تمرکز مييابد؟ با توجه به ويژگيهاي ذاتي منطقۀ مطالعاتي، به دليـل همجـواري دريـا و جنگـل و کوهسـتان ، چنين فرض شد که اکثر جاذبه هاي تفرجي در مناطق با درجۀ طبيعي بودن بـالاـ ماننـد تـالاب هـا، جنگل ها، نواحي کوهستانيـ تمرکز يافته اند و کمترين جاذبه هـا نيـز در نـواحي سـاخته شـده ، کـه مداخله هاي انساني در آن حداکثر است ، واقع شده است .
تفاوت اين مطالعه با ساير مطالعاتي که تاکنون انجام گرفته شناسايي زون هاي تناسب تفرجي بر پايۀ پتانسيل اکوسيستم براي ارائۀ خـدمات تفرجـي اسـت .