چکیده:
هنر خوش نویسی را می توان یکی از دستاوردهای تمدنی بشمار آورد. تمدن چینی
هم یکی از تمدن های جهانی است که در هنر خوش نویسی نام و آوازهای بس بلند
دارد. تلفیق هنراسلامی با هنر چینی به اختراع و ابداع خطی موسوم به خط صینی
انجامیده است که می توان از خلال آن با فرهنگ مسلمانان چین که بخشی از نماد
هویت دینی و فرهنگی را در بر می گیرد، آشنا شد. گرچه از قدمت این خط قرنها می
گذرد اما کماکان ابعاد فرهنگی و زیباشناسانه آن بر همگان بویژه مسلمانان و
خوشنویسان جهان اسلام پوشیده است.صرف نظر از ظرافت و زیبایی این خط ابعاد
تکنیکی و فنی آن نیز نیازمند تشریح و معرفی بیشینه است براین اساس این مقاله
قصد دارد تا ضمن معرفی این هنر دیرینه ارتباط آن را با هنر خوشنویسی مسلمانان
تشریح کند.
The art of calligraphy can be considered as one of the achievements of civilization. Chinese civilization
It is also one of the world civilizations that has very long names and songs in the art of calligraphy
has it. Combining Islamic art with Chinese art to invent and invent calligraphy called calligraphy
It can be traced through it to the Chinese Muslim culture that is part of the symbol
Includes religious and cultural identity, became acquainted. Although this line is centuries old
But its cultural and aesthetic dimensions continue to affect everyone, especially Muslims
The calligraphers of the Islamic world are covered. Regardless of the elegance and beauty of this line of dimensions
Its technical and technical needs also need to be explained and introduced based on this article
Intends to introduce this ancient art and its connection with the art of Muslim calligraphy
To explain.
خلاصه ماشینی:
مسلمانان چين نيز در قرن سيزدهم ميلادي، از تلفيق اين دو هنر، سبک جديدي از خط و هنر خوشنويسي را بنام «خط صيني» ابداع کردند که ظرافت و زيبايي آن اگرچه هنوز براي مسلمانان و خوشنويسان جهان اسلام ناشناخته مانده ، ولي براي مسلمانان اين سرزمين بخشي از نماد هويت ديني و فرهنگي است .
اين محله ها نخستين محل زندگي گروهي و هسته هاي اجتماعي اوليه مسلمانان در چين به شمار مي روند که افزون بر محل سکونت ، هويت اجتماعي و فرهنگي آنان نيز بر اساس اعتقادات ديني شکل مي گرفت و اين جوامع کوچک هميشه خود را جزئي از امت بزرگ اسلامي و جهان اسلام مي دانستند نه جامعه چيني که در آن زندگي مي کردند.
در چنين شرايطي آثار هنري ايراني- اسلامي که پيشتر نشانه و نماد مسلمانان خارجي بود و به صورت نسخه هاي خطي و اقلام فرهنگي سراميکي و چوبي و فلزي توليد شده بود ديگر خيلي مورد توجه نبود، چون که مسلمانان نژاد «خويي» به دربار مينگ تمايل بيشتري پيدا کرده و زمينه را براي خلق و ابداع و توسعه هنر اسلامي، به ويژه خوشنويسي، با سبک و ذائقه چيني فراهم ساختند.
در اين دوران مسلمانان اغلب آثار هنري از جمله خوشنويسي مورد نياز را از سرزمين هاي آباء و اجدادي خود به همراه ميآوردند و اگر هم در داخل چين توليد ميشد متأثر از سبک هنري کشورهاي اسلامي بود و خبري از توليد آثار خوشنويسي با ذائقه چيني وجود نداشت .