چکیده:
مهدی و مهدویت، از مباحثی است که حساسیت مستشرقان، به صورت عام، و مهدی پژوهان غربی به صورت خاص را در سده های اخیر برانگیخته است. شمار درخوری از متفکران غربی، با تکیه بر مطالعات تاریخی، به بازخوانی مطالعات مهدی و مهدویت پژوهی پرداخته اند. برنارد لوئیس با بررسی اندیشه مهدی و مهدویت در تشیع، فرایند اعتقاد به مهدی و کنش های اجتماعی به آن را مورد بررسی قرار داده است. اطلاعات کمی درباره مهدی پژوهی وی در منابع موجود است؛ اما این نوشتار با اکتشاف در منابع وی، و با روش توصیفی تحلیلی به بازخوانی تجربه مهدی پژوهی لوئیس پرداخته است. اهم ادعاهای لوئیس در زمینه مهدویت مواردی از قبیل غیراصیل بودن اندیشه مهدی و مهدویت در تشیع، نفوذ جریان منجی باوری زرتشت در شیعه و حتی یهود و مسیحیت، اهرم فشار بودن مسئله مهدی و مهدویت در جوامع شیعه و منجی باور، در تقابل با دشمن و استعمارگران بوده و از مهم ترین یافته های تحقیق پیش رو هستند.
خلاصه ماشینی:
آنچه در این نوشتار بدان پرداخته خواهد شد، تبیین و تحلیل اندیشه مهدی و مهدویتپژوهی برنارد لوئیس در تجربه شیعهشناسی و انگیزه او است که بهصورت جستوجوی اکتشافی در تألیفات وی به توصیف و تحلیل محتوای با موضوع مهدی و مهدویت تشیع، انجام شده است.
نخستین کاربرد مهدی، غیبت و رجعت در شیعه به اعتقاد برنارد لوئیس کاربرد واژه مهدی به معنای افتخاری و سیاسی، اولین بار در وصف علی بن ابیطالب، امام حسن و امام حسین؟عهم؟ بهکار گرفته شده است؛ اما به معنای اندیشهای مسیحایی و شگرف در قیام مختار ثقفی در سال 66 ق (مصادف با 685 م) صورت پذیرفته است و آن بدینصورت بود که مختار گفت محمد بن حنفیه مهدی و قائم منتظر است.
1 البته لوئیس این نظر را به مناقشه میگیرد؛ ولی در نهایت، جنبشهای منجیگرایانه و مهدی در اسلام را برآمده از نظریه امامان مستور در شیعه میداند که به نوعی در کنشهای فردی و اجتماعی شیعیان اثرگذار است.
نتیجهگیری از بازخوانی تجربه مهدی و مهدویتپژوهی برنارد لوئیس برمیآید که مطالعات وی جهتدار بوده است؛ چراکه با بررسی برخی از منابع و فرق اسلامی و تعمیم آن به همه اسلام و عدم بررسی اندیشه مهدی و مهدویت در سایر فرق اسلامی، آن را مورد هجوم قرار داده و با استناد به گزارشهای تاریخی و احادیث معصومان؟عهم؟ بهدنبال غیرمشروع جلوهدادن اندیشه مهدی و منجیباوری در اسلام، و حتی دیگر ادیان ابراهیمی بوده است.