چکیده:
پژوهش حاضر با هدف طراحی مدل بهینهی مدیریت استعداد در شرکت ملی نفت ایران انجام شد. این پژوهش از جهت هدف، کاربردی و از نظر ماهیت دادهها، کیفی از نوع دادهبنیاد براساس پارادایم استراوس و کوربین است. جامعه آماری تحقیق، خبرگان و متخصصان حوزه منابع انسانی شرکت ملی نفت ایران بودند. نمونهگیری از آن بهصورت نظری (هدفمند) انجام شد که 14 نفر را شامل میگردید. جمعآوری اطلاعات از طریق مصاحبه نیمهساختاریافته انجام گرفت. برای تحلیل دادهها از روش کدگذاری دادهها در سه مرحلهی کدگذاری باز، محوری و انتخابی با رویکرد نظریه دادهبنیاد استفاده شد. یافتههای پژوهش نشان داد که مدل بهینه (مطلوب) مدیریت استعداد متشکل از شرایط علّی است که عبارتند از عوامل (درون و برونصنعتی)، شرایط زمینهای (توسعه سازمانی)، شرایط مداخلهای (یادگیری سازمانی)، پدیده محوری (مدیریت و توسعه استعداد)، راهبرد عمل (استقرار سیستم جامع مدیریت عملکرد) و در نهایت، پیامدها از سه مقوله پیامدهای فردی، سازمانی و فراسازمانی تشکیل شده است.
The aim of this study was to design the optimal model of talent management in the National Iranian Oil Company. This research is based on the applied data and in terms of the nature of the data, it is a qualitative data based on Grounded theory of the foundation on the Strauss and Corbin paradigm. The statistical population of the study was experts and specialists in the field of human resources of the National Iranian Oil Company, and the sampling was done purposefully and included 14 people. Data were collected through semi-structured interviews. To analyze the data, the data coding method was used in three stages: open, central and selective coding with the Foundation's Grounded theory approach. The research findings showed that the optimal model of talent management consists of causal conditions which are factors (internal and external), contextual conditions(organizational development), intervention conditions (organizational learning), pivotal phenomenon (talent management and development), action strategy (establish a comprehensive system of performance management) and ultimately the consequences, consisting of three categories of individual, organizational and extra-organizational consequences.
خلاصه ماشینی:
Smith,Wellins & Paese 2.
دهقانان ، افجه ، ســلطانی و جواهری زاده (۱۳۹۷)، در مقاله ای با عنوان «مدل داده بنیاد از فرایند مدیریت اســتعداد با جامعه آماری مدیران ، متخصصان مدیریت منابع انسانی و استعدادهای سازمانی شرکت توانیر» به این نتیجه رسیدند که اجزای اصلی مدل مدیریت استعداد شامل "استعدادخواهی "، "استعدادیابی "، "استعدادگماری"، "اســتعداد داری" و "استعداد افزایی " است که پیامدهای اجرای آن در سه سطح فردی، سازمانی و فرا سازمانی قرار دارد.
یافته های پژوهش حاکی از آن اســت که ارتباط مثبت و معنــی داری بین مؤلفه های مدیریت استعداد و ارتقای عملکرد وجود دارد، اما درعین حال باوجوداین رابطه ، نتایج حاصله از آزمون ها نشان می دهد که وضعیت شــاخص های عملکرد دانشــی ، جذب و شناسایی ، توسعه ، نگهداری و به کارگیری کارکنان نخبه در وضعیت مطلوبی قرار نداشته و سازمان باید این ابعاد را تقویت کند.
لذا مسئله اصلی این تحقیق که محقق درصدد رفع آن اســت ، فقدان یک الگوی مدون مناســب جهت مدیریت استعداد در شرکت ملی نفت ایران می باشد، زیرا جذب و نگهداری کارکنان مستعد نیازمند برخورداری و اجرای الگوی جامع مدیریت اســتعداد است که در بردارنده شــرایط علّی ، بستر، شرایط مداخله گر، راهبردها و پیامدها باشد.
یافته ها بر اساس مصاحبه های انجام شده در این پژوهش ، مدل مطلوب مدیریت استعداد در شرکت ملی نفت ایران بر اساس عناصر پارادایم نظریه داده بنیاد استراوس و کوربین ازُ نه مقوله اصلی ، ۵۴ مقوله فرعی (جزئی و کلی ) و ۳۲۴ کد اولیه (مفهوم ) برساخته شده است .