چکیده:
چکیده
امروزه سازمانها دریافتهاند که آموزش بدون انتقال آن به محیط کار، اتلاف وقت و منابع است. با توجه به اهمیت انتقال آموزش برای کسبوکار و نیز نرخ بالای شکست در انتقال این دانش، نیاز به ایجاد راههای بهتر در مورد بهبود انتقال آموزش وجود دارد. هدف از پژوهش حاضر، بررسی وضعیت انتقال آموزش مدیران پروژه صنعت نفت بر اساس مدل هالتون میباشد. روش این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ نحوه گردآوری اطلاعات، از نوع کمی میباشد. جامعه آماری پژوهش شامل 60 نفر از کلیه مدیران پروژه شرکت ملی نفت بودند که تعداد 52 نفر از آنها به روش تصادفی ساده بهعنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. برای گردآوری دادهها، از پرسشنامه با پایایی 78/0 که روایی آن توسط خبرگان تایید شد، استفاده گردید. دادهها پس از جمعآوری با استفاده از نرمافزار spss تجزیهوتحلیل شدند که در آن از آزمون t تک نمونهای استفاده شده است. یافتههای پژوهش نشان داد که انتقال آموزش ازلحاظ مولفههای عوامل ثانویه، توانائی و انگیزشی مدیران پروژه صنعت نفت در وضعیت مطلوبی قرار دارند اما عوامل محیطی در وضعیت نامطلوب قرار دارند.
Abstract
Today, organizations comprehend that training without transfer it to the workplace is a waste of time and resources. Based on importance transfer of training in business and considering high rate of transfer failure, create more fluencies ways in order to convenient training transfer is required. The aim of this research is investigating status of project managers transfer training in oil industry based on Halton model. The research method is applied while obtaining information will be done through quantity aspect. The statistical population of the study consist of all project managers in oil industry with 60 people which 52 of them were selected by simple random sampling. For collecting the data, the questioners with 0/78 permanence has been used. collected data has been analyzed by spss software, which include of one sample test. The final result of this research has shown project managers are desired situation of second factor, ability and motivationally, but they are not in an optimum situation from environmental condition.
خلاصه ماشینی:
سازمان هایی که برنامه های آموزشی خود را به اندازه کافی ارزیابی نمی کنند نمی توانند با اطمینان مشخص کنند که چرا و به چه اندازه کار می کنند؟ )٢٠١٧,Ross( زیرا آموزش های سازمانی، راهبردی کلیدی در ایجاد و افزایش مهارت های کارکنان است و به عنوان ابزاری برای توسعه سرمایه انسانی و یکی از لوازم بهبود ظرفیت های کاری و اجتماعی در نظر گرفته میشود (قنبری و همکاران ، ١٣٩٦).
از آنجایی که در کشور ما منابع سوختی جزء درآمدهای بزرگ می باشد و پروژه های صنعت نفت دارای گستردگی، پیچیدگی و تنوع میباشد و در حوزه صنعت نفت و گاز اهمیت زیادی دارد و همچنین مدیران پروژه مسئولیت اجرا و هدایت این پروژه های مهم را بر عهده دارند باید ابتدا آموزش های درست دریافت کنند و سپس بتوانند آموزش هایی را که دریافت میکنند به محل کار انتقال دهند و بتوانند دانش و مهارت های خود را افزایش دهند به طوری که بتوانند جلوتر از کشورهای رقیب خود باشند.
با توجه به اینکه شرکت نفت هم مانند سایر سازمان ها هرساله بودجه زیادی را به آموزش کارکنان خود بالاخص مدیران پروژه و مدیران عمومی اختصاص می دهد و حتی در این حوزه ، مرکزی به نام مرکز توسعه مدیریت صنعت نفت بر پا کرده است تا آموزش و ارزیابی مدیران در این مرکز صورت بگیرد و به خاطر اهمیت مدیران در حوزه صنعت نفت تصمیم بر آن شد تا از وضعیت آموزش و به خصوص انتقال آموزش آن ها آگاهی یابند تا مطلع شوند که آیا انتقال آموزش به خوبی صورت میگیرد یا خیر؟ اگر به خوبی آموزش های فراگرفته شده به محیط کار انتقال نمییابد در کدام بعد مشکل وجود دارد تا به رفع مشکل در آن حوزه بپردازند.