چکیده:
این مقاله می کوشد تا در قالب مطالعات کتابخانه ای به این سوال پاسخ دهد که: چرا دامنه مناقشات
زبانی در افغانستان این همه گسترده و تا امروز ادامه پیدا کرده است. مولف م یکوشد نقش محمود
طرزی نویسنده، سیاستمدار، روشنفکر و روزنامه نگار افغان را در این موضوع نشان دهد. نویسنده
انتشار سراج الاخبار را کوششی در مسیر فراهم کردن زمینه های تغییر زبان از فارسی به پشتو می داند.
او با نشان دادن نمونه های متعددی از این سیاست زبانی، طرزی را نظریه پرداز تغییر زبان و اتخاذ
سیاست های سخت گیرانه بر زبان فارسی معرفی می کند. مولف نشان می دهد که برای اجرای این
سیاست طرزی به جعل اصطلاح و قلب حقیقت دست می زند و مفاهیمی خلق می کند که دستمایه
پشتون تبارها در ایجاد تنگنا برای زبان فارسی می شود.
خلاصه ماشینی:
کليد واژه ها: عثماني ، پشتون ، فارسي ، دري ، محمود طرزي ، سراج ال خبار، سياست زباني ، افغانستان مقدمه قلمرو جغرافيايي زبان فارسي در يکصد سال گذشته دستخوش تغييرات فراوان شده است و به نظر مي رسد اين تغييرات همچنان ادامه دارد.
مي توان ادعا کرد در اين دوره ، طرزي سخنگوي فرهنگ افغانستان است ، همه جا نام زبان رايج در افغانستان را فارسي قيد مي کند و تنها در چند موضع از زبان دري سخن به ميان مي آورد و آن را تنها نامي منطقه اي براي زبان فارسي مي داند: "زبان فارسي " پيش از استيل ي دولت عرب بر ايران ، يک زبان خالص و مستقلي بود که با ديگر زبان ها نياميخته ، در همان حال اصلي خود مانده بود.
سراج ال خبار در بخارا و بل د ديگر ترکستان منتشر مي گردد و از مقال ت آن احساسات ضد روسي و بريتانيوي در مردم به جنبش آمده بيرون راندن زبان فارسي ، سياست عمومي منطقه است ، بنا براين بايد دولت هند بريتانيوي بر امير افغانستان فشار کوشش ها براي تغيير زبان در قلمرو زبان فارسي در شبه قاره هند، آسياي مرکزي و امپراتوري عثماني آورد تا اين جريده خط مشي تبليغي خود را تغيير دهد.