چکیده:
هدف پژوهش «اثربخشی ارزشیابیهای آموزشی رشتههای مهارتی دوره دوم متوسطه حرفهای از دیدگاه کارشناسان و متخصصین» و روش پژوهش از نوع آمیخته (کمّی-کیفی) میباشد. در بخش کمّی، روش توصیفی از نوع پیمایشی؛ و برای تحلیل دادههای کیفی، از روش تحلیل مضمون استفادهشده است. جامعه آماری، شامل کارشناسان و دبیران آموزشوپرورش استثنایی استان مرکزی (N=85) بودند که به روش تصادفی ساده و با فرمول کوکران، 70 نفر بهعنوان نمونه برای بخش کمّی انتخاب شدند. جهت گردآوری دادهها در بخش کمّی، از پرسشنامه محقق ساخته با پایایی معادل با 794/0 استفادهشده است. روش تحلیل دادهها در این بخش آمار توصیفی (درصد فراوانی) بود. جامعه آماری بخش کیفی مشتمل بر کارشناسان و دبیران دوره دوم متوسطه حرفهآموزی بودند که با استفاده از «روش نمونهگیری هدفمندِ ملاک محور» تا حد اشباع نظری، تعداد 17 نفر انتخاب و از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته نسبت به جمعآوری اطلاعات اقدام شد. نتیجه حاصله نشان داد سنجش ورودی این دوره به دلیل عدم تنوع رشتهای و عدم توجه به توانایی های دانش آموزان درست صورت نمیگیرد و همچنین در ارزشیابیها فاصله معنیداری بین آنچه در کلاس درس در حال وقوع است با شیوه ارزشیابی پایانی را شاهد هستیم و همین امر باعث عدم یادگیری پایدار، رشد و تقویت یادگیری یادگیرندگان میشود.
The purpose of the research is "the effectiveness of educational evaluations of skills in the second year of vocational high school from the perspective of experts and specialists" and the research method is mixed (quantitative-qualitative). In the quantitative part, a descriptive survey method; And for qualitative data analysis, thematic analysis method has been used. The statistical population included experts and teachers of exceptional education in Markazi province (N = 85) who were selected by simple random method and Cochran's formula, 70 people as a sample for the quantitative section. In order to collect data in the quantitative part, a researcher-made questionnaire with a reliability of 0.794 was used. The data analysis method in this section was descriptive statistics (frequency percentage). The statistical population of the qualitative section consisted of experts and teachers of the second year of vocational high school. Using the "criterion-based purposeful sampling method" to the extent of theoretical saturation, 17 people were selected and data were collected through semi-structured interviews. The result showed that the input of this course is not measured due to lack of discipline and lack of attention to the abilities of students and also in the evaluations we see a significant gap between what is happening in the classroom with the final evaluation method and this causes Lack of sustainable learning promotes and enhances learners' learning.
خلاصه ماشینی:
پژوهش ها درزمينه ارزشيابي دانش آموزان با نيازهاي ويژه دوره دوم متوسطه حرفه آموزي بسيار کم و در برخي موارد نامرتبط با موضوع بررسي ميباشد اما توجه به تحقيقات درباره ارزشيابي تحصيلي خالي از لطف نميباشد: در پژوهش فرحناز معراجي و همکاران (١٣٩٨) با عنوان وضعيت توجه به استانداردهاي ارزشيابي دانش آموزان در طرح ارزشيابي کيفي- توصيفي آمده است که در ارزشيابي کيفي- توصيفي، تخمين نمرات به صورت توصيفي انجام ميشود و خطاي اندازه گيري محاسبه نميشود و ازآنجاييکه معلم به تنهايي به ارزشيابي و آزمون ميپردازد و سيستم نظارتي در جهت ارزشيابي مجدد نمرات وجود ندارد، نتايج ارزشيابي از پايايي لازم برخوردار نيست .
در اين روش نه تنها قضاوت در مورد يادگيرنده انجام ميگيرد، بلکه قضاوت در مورد اثربخشي، کيفيت ، روش ها و مواد آموزشي نيز انجام ميشود و مهم ترين ملاک قضاوت ، هدف هاي آموزشي از پيش تعيين شده هستند که با انجام ارزشيابي ميزان دستيابي به هدف ها را تعيين ميگردد 1 - Kaur (سيف , ١٣٩٩)، که اين ارزشيابيها داراي اصولي است که در راهنماي برنامه درسي دوره متوسطه حرفه اي دانش آموزان با نيازهاي ويژه ، اصول حاکم بر شيوه هاي ارزشـيابي از آموخته ها آورده شده است که شامل اصول زير هستند: -ارزشيابي بر اساس ميـزان آمادگي قبل از آموزش و ميزان تسلـط حين و پس از آموزش اجرا ميگردد.