چکیده:
هدف این پژوهش ارزیابی تاثیر استراتژیهای فرهنگ نوآوری بر شهرت و عملکرد سازمانی بود. روش پژوهش توصیفی – پیمایشی بود. جامعه آماری پژوهش کلیه مدیران ارشد دانشگاههای استان مرکزی در سال 1395 بودند (142 نفر) که با استناد به جدول مورگان و بر اساس روش نمونهگیری تصادفی طبقه ای- نسبی اندازه نمونه 103 نفر تعیین گردید. ابزار گردآوری اطلاعات سه پرسشنامه استاندارد شامل: پرسشنامه فرهنگ نوآوری دابنی (2008)، پرسشنامه شهرت سازمانی فامبران (2002) و پرسشنامه عملکرد سازمانی (پارمنتر، 2007) بودند که روایی و پایایی آنها بررسی و تایید شد. جهت تجزیهوتحلیل دادهها از آزمون t تک نمونهای و مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد. نرم افزارهای مورد استفاده SPSS و LISREL بودند. نتایج مدل یابی معادلات ساختاری هم حاکی از آن بود که استراتژیهای فرهنگ نوآوری (قصد و اجرا) بر عملکرد سازمانی تاثیر مثبت و معنی دار داشتند. از بین دو استراتژی فرهنگ نوآوری تنها مولفه قصد نوآوری بر شهرت سازمانی تاثیر مثبت و معنی دار داشت و مقدار ضریب مولفه اجرا بر شهرت سازمانی معنی دار نشد. علاوه بر این مسیر شهرت سازمانی بر عملکرد سازمانی معنی دار نگردید.
خلاصه ماشینی:
سازمانهای موفق این توانایی را دارند که نوآوری را در فرهنگسازمانی و فرآیند سازمان خود نهادینه کند و فرهنگ از طرق مختلف مانند فرآیند اجتماعی شدن و جامعهپذیری، سیاستها، برنامهها، رویهها بر خلاقیت و نوآوری تأثیر میگذارد (اهرامی، 1394) در نوآوری نیز - Cho - Lopez-Nicolas and Merono - Cerdan - Grosbois - Chich-Jen - Dobni مانند سایر کوششهای انسانی، استعدادها، نبوغ و دانش نقش مهمی ایفا میکند (جعفر نژاد، 1393).
در کنار توجه به فرهنگ نوآوری و عملکرد سازمانی، توجه محققان به شهرت سازمانی جلب شده است؛ زیرا که، همگام با نفوذ و گسترش دیدگاه مشتری محوری در آموزش عالی و رقابت گسترده دانشگاهها برای جذب دانشجویان بیشتر و بالتبع دریافت منابع مالی بیشتر، توجهات به سمت متغیر شهرت سازمانی معطوف شده است که به نوعی می تواند در این بین کمک کننده بوده و نقش مانجی را ایفا نماید.
با مرور مطالب گفته شده و با اذعان به اینکه پژوهش های چندی حاکی از ارتباط بین فرهنگ نوآوری و شهرت سازمانی (خردمند و ناظم، 1389؛ شریفی راد و عطایی، 1391؛ آزاد و ارشدی، 1388؛ تسنگ 1 ، 2015؛ سولن و دی کوت، 2014؛ چئونگ و همکاران 2 ، 2011)، ارتباط بین فرهنگ نوآوری و عملکرد سازمانی (دابنی، 2008؛ نصیری پور و نیکو، 1391) و ارتباط بین شهرت و عملکرد سازمانی (هرسی و بلانچارد 3 ، 2010؛ اینگلس و همکاران، 2006) بودند، لذا بررسی ارتباط و مسیر تأثیر این متغیرها و مطالعه نقش میانجی شهرت سازمانی برای شناخت آنها و بهبود عملکرد دانشگاهها لازم و ضروری است.