چکیده:
بیان مسئله:
تاکنون رویکردهای مختلفی در خصوص طراحی بناهای میان افزا مطرح شده که دسته بندی آن رویکردها عمدتا با تاکید بر موضوعات کالبدی بوده است. از این رو معیارهای کالبدی در طراحی بناهای میان افزا واجد اهمیت هستند ولیکن می توان گفت با توجه به عدم وجود گفتمانی واحد در خصوص معیارهای کالبدی تاثیرگذار برای انتخاب رویکردها از نظر نظریه پردازان و همچنین وجود تفاوت های محرز در مورد معیارهای معرفی شده و فقدان برخی معیارها در این تعاریف، اهمیت درنظرگرفتن تمامی معیارهای کالبدی موثر و دستیابی به یک مجموعه منسجم ضروری به نظر می رسد.
هدف پژوهش:
هدف این پژوهش تحلیل و بررسی نظریات مختلف به منظور تدقیق و دستیابی به مجموعه ای جامع از معیارهای کالبدی تاثیرگذار در انتخاب و تعریف رویکردها و دسته بندی آن ها در معیارهای اصلی و زیرمعیارها به جهت به کارگیری در طراحی و ارزشیابی بناهای میان افزاست.
روش تحقیق:
این پژوهش توصیفی-تحلیلی به منظور ساماندهی معیارهای اشاره شده از سوی نظریه پردازان و نهادهای مرتبط در سامانه ای جامع تر، از راهبرد استدلال منطقی و تکنیک تحلیل محتوا با استفاده از منابع کتابخانه ای، بهره گرفته است.
نتیجه گیری:
در نتیجه این پژوهش تمامی آن معیارها در چهار حوزه کلی ۱. موقعیت قرارگیری، ۲. فرم و شکل، ۳. مقیاس و تناسبات، ۴. ویژگی های ظاهری مصالح به دلیل داشتن بیشترین فراوانی و اهمیت در مبانی بررسی شده، به عنوان معیارهای اصلی، طبقه بندی شده و سپس زیرمعیارهای هر یک از آن ها در قالب یک نمودار ارایه شده است تا بتوانند به منظور تعیین رویکردهای مختلف در خصوص طراحی و ارزشیابی بناهای میان افزا کمک کننده باشند.
خلاصه ماشینی:
از این رو و با این پیشینه، واژۀ میانافزا برای اولین بار در دهۀ 80 میلادی در اجلاس مشترک ایکروم، ایکوموس1 و بخش میراث فرهنگی یونسکو به عنوان طراحی بناهای جدید در محوطههای تاریخی مطرح شد که « از آنجایی که طراحی در محوطۀ تاریخی به فهمی عمیق از معیارهای محیط پیرامون نیازمند میباشد » (Nasr, 2015; Lambe & Dongre, 2017) و بررسی معیارهای معماری موجود میتواند به طور قابل توجهی بر روند تصمیمگیری طراح هنگام استفاده از رویکرد طراحی میانافزا تأثیرگذار باشد (Lambe & Dongre, 2017) و همچنین با توجه به فقدان برخی از این معیارها و گوناگونی آنها در تعاریف مطرحشده، پژوهش فوق با هدف تبیین معیارهای کالبدی به منظور طراحی و ارزشیابی بناهای میانافزا و کمک به اتخاذ رویکرد مناسب با تمرکز بر معیارهای کالبدی اشارهشده در مبانی و اسناد مرتبط با بناهای میانافزا آن اسناد را بررسی میکند.
منشور ایکوموس در سال 2013 در استرالیا نیز معیارهای جانمایی، مقیاس، توده، فرم، رنگ، بافت و مصالح را در خصوص طراحی بناهای جدید در مکانهای دارای اهمیت تاریخی بیان نموده است (ICOMOS, 2013).
در رابطه با موقعیت قرارگیری بنای جدید در زمینۀ موجود، شرمن (Schermann, 2005) و ماریچ و همکاران (Marić, Niković, & Manić, 2010) چهار دستۀ کلی را بیان کردهاند که در جدول 5 به شرح آن پرداخته میشود و همچنین جورج و سانجا آلفرویک (Alfirevic & Alfirevic, 2015) نیز هر یک از آن دستهبندیها را در حالتی که بعضی یا تمام دیوارهای اطراف به صورت مختصر از بناهای موجود منفصل و جدا میشوند، بررسی میکنند.