چکیده:
از مباحث مطرح و مورد مناقشه بین صاحبنظران در علم سازمان و مدیریت، تمایز بین مدیریت و رهبری است. هدف اصلی مقاله، این است که ابهامات و تعارضات موجود در مرزبندی تئوریکی مدیریت و رهبری در زمینه کسب و کارهای بینالمللی را در مواجهه با پاندمی کرونا بررسی نماید. استراتژی پژوهش حاضر کیفی و از لحاظ هدف بنیادی است که به روش هرمنوتیک انتقادی مدل چهار مرحلهای پراساد انجام گرفته است. روش جمعآوری اطلاعات، کتابخانهای بوده است. طبق تفسیر انجام گرفته 5 مورد ابهام و تناقض شناسایی گردید که عبارتند از: 1- ناکارایی سبکهای رهبری سازمانی به علت محدودیتهای ارتباطی، 2- انطباقپذیری بهعنوان کار اصلی رهبری و شرط مقابله با پاندمی، 3- نقض شدن شرط اینکه رابطه رهبر_پیرو نباید مبتنی بر جهل و اجبار و التزام باشد، 4- شناسایی انگیزه پیروی، براساس سازگاری و هماهنگی و ترس از محرومیت اجتماعی و نهایتاً 5- کنترل هزینه پیامدهای ناشی از بحران بیماری، استفاده از فناوری روز، برنامهریزی برای استفاده از تامینکنندگان متنوع و بازنگری بودجهبندی برعهده حوزه مدیریت است. از آنجا که برخی صاحبنظران کانون تمایز بین مدیریت و رهبری را به ترتیب در مواجهه با پیچیدگی و تغییر مطرح نمودهاند، میتوان نتیجهگیری کرد که شرایط پاندمی کرونا برای کسب و کارها نه فقط یک پیچیدگی است که به تنهایی با مدیریت بتوان بر آن فائق آمد و نه صرفاً یک تغییر، که با رهبری بتوان کنترل نمود؛ کرونا مرز بین دو مفهوم مدیریت و رهبری را بسیار کمرنگ کرده است.
One of the controversial issues in the science of organization and management is the distinction between management and leadership. The main purpose of this article is to investigate the ambiguities and conflicts in the theoretical separation of management and leadership in the field of international business in the face of the Corona Pandemic. The strategy of the present study is qualitative, which has been done by the critical Hermeneutic method of the four-stage model of HERDA. The method of collecting information was library. According to the interpretation, 5 cases of ambiguity and contradiction were identified, which are: 1- Inefficiency of organizational leadership styles due to communication limitations, 2- Adaptability as the main task of leadership and the condition for dealing with a pandemic on the other hand. 3- The condition that the leader-follower relationship is not based on ignorance and compulsion and obligation, which has been violated in the case of Corona in all three conditions.4- Identifying the motivation to follow, based on adaptation and coordination and fear of social deprivation, 5- Finally, the control of the cost of the consequences of the disease crisis is the responsibility of the management, It is therefore concluded that the corona is not just a complexity that can be overcome by management alone, and not just a change that can be controlled by leadership; Corona has blurred the line between management and leadership.
خلاصه ماشینی:
طبق تفسير انجام گرفته ٥ مورد ابهام و تناقض شناسايي گرديد که عبارتند از: ١- ناکارايي سبک هاي رهبري سازماني به علت محدوديت هاي ارتباطي، ٢- انطباق پذيري به عنوان کار اصلي رهبري و شرط مقابله با پاندمي، ٣- نقض شدن شرط اينکه رابطه رهبر_پيرو نبايد مبتني بر جهل و اجبار و التزام باشد، ٤- شناسايي انگيزه پيروي، براساس سازگاري و هماهنگي و ترس از محروميت اجتماعي و نهايتا ٥- کنترل هزينه پيامدهاي ناشي از بحران بيماري، استفاده از فناوري روز، برنامه ريزي براي استفاده از تامين کنندگان متنوع و بازنگري بودجه بندي برعهده حوزه مديريت است .
کسب و کارها در بستر چالشي جديد علاوه بر اينکه طبق راهبرد مديريتيشان ملزم به حفظ انضباط مالي، مديريت وجوه ، مديريت موجودي انبارها و ساير امور معمول شان هستند با محدوديت هاي ارتباطي براي اعمال سبک هاي رهبري جهت ايجاد رابطه با مصرف 3 کنندگان ، شرکا و ساير ذينفعان و الزامات تنوع بخشي به تامين کنندگان هم مواجهند (ناکات و بوميتري ، ٢٠٢١) ازسوي ديگر فرصت هاي جديدي مثل تغيير اولويت ها، نيازها، آموزش و بهره گيري از فناوري روز، بستر اينترنت و رباتيک (کليک و مارين ٤، ٢٠٢٠) برايشان پيش آمده است ؛ مثل برخي شرکت هاي چند مليتي ٥ که در جهت پاسخ به واقعيت جديد، اقدام به توليد مواد ضدعفوني دست ، ماسک و دستگاه کمک تنفسي ٦ کرده اند (فلمينگ ٧، ٢٠٢٠).