چکیده:
در این مقاله به تعیین توزیع خانوارهای آسیبپذیر جامعه در مناطق جغرافیایی مختلف پرداخته شده است. برای این منظور از آزمون تقریب وسع استفاده شده که یکی از راهکارهای گروهبندی خانوارها براساس ارزیابی سطح درآمد تکتک خانوارهای جامعه است. ابتدا براساس دادههای آمارگیری از هزینه و درآمد خانوار و با استفاده از متغیرهای همبسته با درآمد خانوارها یک مدل رگرسیونی برای برآورد درآمد مورد انتظار خانوارها به دست آمده است. سپس این مدل بر دادههای خانوارهای معمولی ساکن و گروهی کل کشور، که اطلاعات آنها در پایگاه دادههای سرشماری عمومی نفوس و مسکن ۱۳۹۰ش موجود است، برازش داده شده است. نتایج این بررسی، که براساس آن ردۀ هر یک از استانها و شهرستانهای کشور در سطح کل، نقاط شهری و روستایی کشور تعیین میشود، نشان میدهد که استان تهران کمترین و استان سیستان و بلوچستان بیشترین درصد خانوارهای دو دهک پایین درآمد مورد انتظار را در بین استانها به خود اختصاص دادهاند. همچنین شهرستان تهران، از استان تهران و شهرستان بشاگرد، از استان هرمزگان، به ترتیب کمترین و بیشترین درصد خانوارهای دو دهک پایین درآمد مورد انتظار را در بین شهرستانهای کشور به خود اختصاص دادهاند.
In this paper, the dispersion of vulnerable households is determined in different geographical areas. For this purpose, we used the Proxy Means Test strategy, based on an assessment of individual households in the population. Using the Household Expenditure and Income Survey data, first, a regression model is designed with independent variables, which correlated with households’ income. Then the estimation of expected income is obtained for each household in the sample. This model is used for estimating the expected income for all settled households hand groups of households whose information was gathered in 2011 Population and Housing Census database. The results that are used for classifying all rural and urban areas across the country show that the Sistan and Baluchestan and Tehran provinces have the highest and lowest percentages of households in the first two deciles of expected income respectively. Also, Tehran and Bashagard cities respectively have the highest and lowest percentages of the households that belong to the first two deciles of expected income.
خلاصه ماشینی:
تقاضا براي خدمات ارائه شده از جانب بانک هاي اسلامي روندي مثبت را طي کرده و در نتيجه اين بانک ها در سال هاي اخير رشد قابل ملاحظه اي داشته اند؛ بانک هاي اسلامي بر اساس ماهيت ارتباطات تجاري و تمرکز بر بخش واقعي اقتصاد و همچنين انعطاف پذيري در مقابل نرخ سود که طرفين را در مراودات بانکي و سود و زيان آن دخيل دانسته اند و سود دو طرف از قبل تعيين نشده است ، توانستند در مقابل نوسانات اخير مالي انعطاف پذيري بيشتري داشته باشند.
بررسي وضعيت بانک هاي اسلامي در بحران مالي اخير نشان ميدهد که اين بانک ها به ميزان کمتري از موج نخست بحران در سال ٢٠٠٨ آسيب ديده اند، در حاليکه بانک هاي سنتي به دليل استفاده از رويکرد مبتني بر بازار در ارزش گذاري اوراق بهادار، بيشتر در معرض تأثيرات بحران قرار داشته اند.
براي آزمون فرضيه بررسي عوامل مؤثر بر ثبات مالي بانک هاي کشور مدل زير را در نظر بگيريد: (به تصویر صفحه مراجعه شود) که در اين مدل : Bit نشان دهنده بردار مربوط به متغيرهاي خاص بانکي است .
با توجه به مقدار آماره t و سطح معناداري ميتوان گفت که فرضيه صفر مبني بر عدم وجود اختلاف معنادار بين ميانگين دو نمونه مورد بررسي، رد و فرضيه مقابل در سطح معناداري ٥ درصد پذيرفته ميشود، به اين معنا که ميزان شاخص ثبات مالي بانک هاي دولتي از بانک هاي خصوصي در دوره مورد بررسي بيشتر است .