چکیده:
یکی از رایجترین و عامیانهترین شکلهای شوخی، لطیفه است. گرچه لطیفه دارای صفاتی ازجمله کوتاهی، همهگیر بودن و سادگی است، اما درعینحال پر از رمز و راز است، تا جایی که بازگوکنندۀ اندیشه و فرهنگ ملتهاست. عمدتاً لطیفهها داستانی درمورد شخص، وضعیت یا حادثهای هستند که با پیوند حلقههای واقعی استوارند و گسستگی در هر یک از این حلقهها، موجب پاشیده شدن شیرازۀ لطیفه و نرسیدن به یکی از اهداف خود، که شگفتی و خنده است، میشود. پژوهش پیشرو در ابتدا تعریفی کلی از لطیفه، تاریخچه و ساختار آن را ارائه داده و درادامه با نگاهی ادبی و پژوهشی به معرفی یکی از معروفترین شخصیتهای لطیفههای ایرانی یعنی ملانصرالدین پرداخته است. ازطرفی نظریهپرداز بزرگ طنز، ملوین هلیترز در بحث طنز به معرفی شش عنصر کمیک اشاره دارد، نگارنده با توجه به عنوان، برای یافتن پاسخی مناسب به پرسشهای پژوهش که دربرگیرندۀ «کاوش، ارزیابی و قابل تطبیق بودن یا نبودن نظریۀ ششگانۀ هلیترز در لطیفههای ملانصرالدین» با هدف استفادۀ هر چه بهتر از لطیفهها در بحث نمایش است، بعد از معرفی عناصر ششگانۀ هلیترز، نمونههایی از لطیفههای ملانصرالدین را که بهصورت تصادفی گزینش شده، به روش توصیفی ـ تحلیلی مورداستفاده قرار داده است. جمعآوری اطلاعات در این پژوهش با استناد به کتب، مقالات و منابع علمی معتبر صورت گرفته است. آنچه بهعنوان نتیجه میتوان بدان اشاره کرد، تأیید وجود عناصر ششگانۀ هلیترز در لطیفههای ملانصرالدین به صورتهای گوناگون است که برای اثبات و رسیدن به این موضوع، نگارنده از روش پیشنهادی خود که البته قابلتعمیم نیز است، در این مقاله استفاده کرده است.
خلاصه ماشینی:
در اين پژوهش سعي برآن است که علاوه بر معرفي يکي از شاخص ترين شخصيت هاي ادبيات عامه يعني ملانصرالدين «که بيترديد بايد آن را مشهورترين شخصيت لطيفه هاي ايراني در دورة معاصر از قريب يک صدسال پيش تاکنون دانست » به بررسي اين موضوع که چه ويژگيهايي باعث مانايي و تازگي لطايف اين شخصيت کميک و محبوبيتش در ميان عموم سطوح اجتماعي ايران شده است ، بپرازيم ؛ براي رسيدن به اين مهم ، پژوهشگر با تکيه بر نظريۀ ملوين هليتزر و شش عنصر کميکي که از ديدگاه وي در تمامي انواع متون کميک وجود دارد (آماج ، خصومت ، رئاليسم ، 148 اغراق ، هيجان ، و غافل گيري) به انطباق آن بر روي لطيفه هاي ملانصرالدين و چيستي اين شخصيت که برگرفته از فرهنگ عامۀ ايران است ، خواهد پرداخت .
در اين مطلب ، پژوهشگر به بررسي چهار نمايشنامۀ ديگر نيز پرداخته و البته براي پيدا کردن ضعف 149 متون کمدي کلاسيک ايراني تمام تمرکز خود را بر روي لطيفه هاي ملانصرالدين استوار نساخته است .
پژوهشگر در رسالۀ خود قصد پاسخ دادن به اين سؤال را دارد که «چرا مردم برخي ملل به برخي جک ها و لطيفه ها با شدت تمام ميخندند، ولي همين جک يا لطيفه اگر در فرهنگ يا زبان جغرافياي ديگري نقل شود هيچ خنده اي را دربر نميگيرد» و البته هدف اصلي خود را تمرين هايي براي نوشتن کمدي معرفي ميکند.