چکیده:
تاسیس حکومت امری است عقلایی که همه عالمان دینی از ضرورت آن سخن گفته اند. اما آنچه در اندیشه امامیه و نیز از منظر فقه و حکمت مدنی مورد توجه قرار گرفت آن بود که چه کسی صلاحیت دارد تا در غیاب امام (ع) حکومتی مشروع بناء کند؟ در پاسخ به این پرسش، مقاله حاضر به مقایسه حکومت در اندیشه سیاسی نراقی و کشفی پرداخته است. دلیل انتخاب این دو متفکر نیز به تمایزات آراء آنان در باره مختصات حاکم اسلامی و نتایج آن بر نوع دولت فقیه باز می گردد که تاثیر بسزایی در اندیشه معاصر امامیه نهاده است. بی تردید، نراقی در قوام نظریه ولایت فقیه سهم بزرگی دارد و بسیاری از معاصرین از جمله امام خمینی نظریه او را احیاء کرده اند. کشفی نیز با تفاوت میان عرفیات از شرعیات تاثیر بسزایی در شکل گیری اندیشه مشروطیت نهاده است. جهت تحلیل این دو نگاه، از روش مقایسه ای و شیوه توصیفی تحلیلی استفاده شده است. نتایج حاصله از این پژوهش نشان می دهد که با وجود هم عصر بودن آن دو عالم، هندسه معرفت سیاسی نراقی و کشفی در تحلیل حاکم اسلامی متفاوت است و تاثیرات متفاوتی بر نظریه های حکومت در ایران معاصر نهاده اند.
Establishing a government is a matter of rationality that all religious scholars have spoken of as necessary. But what was considered in Imami thought and also from the perspective of jurisprudence and civil wisdom was who has the authority to establish a legitimate government in the absence of Imam ? In answer to this question, the present article compares government in Naraghi and exploratory political thought. The reason for the selection of these two thinkers is due to the differences in their views on the characteristics of the Islamic ruler and its consequences on the type of jurisprudent government, which has had a significant impact on contemporary Imami thought. Undoubtedly, Naraghi has made a great contribution to the consistency of the theory of Velayat-e-Faqih, and many contemporaries, including Imam Khomeini, have revived his theory. Kashfi also has a great influence on the formation of the idea of constitutionalism with the difference between mysticism and sharia. To analyze these two views, comparative method and descriptive-analytical method have been used.
خلاصه ماشینی:
تحلیلی مقایسهای از نظریه حکومت در اندیشه ملااحمد نراقی و کشفی 1 صادق کریمی1، سید علیرضا ابطحی2، عبدالوهاب فراتی3 1.
com چکیده هدف پژوهش حاضر مقایسهای تحلیلی از نظریه حکومت در اندیشه سیاسی ملااحمد نراقی- به عنوان فقیه- و سید جعفر کشفی- به عنوان عارف و حکیم- در دوره قاجار است.
از اینرو، مهمترین سوال آن است که تشابهات و تمایزات آن دو متفکر در باب حکومت اسلامی چیست؟ مقایسه دیدگاه نراقی و کشفی نشان داد که جهانبینی آنان به چه میزان در رویکردشان به حکومت در عصر غیبت تأثیر بسزایی داشته است.
اما آنچه در حکومتهای موروثی- سلطنتی اهمیت دارد آن است که این نوع حکومت، براساس سنّتها، ساختار، باورها و معیارها عمل میکنند و پادشاه در آنها نه «معیار حکومت»، بلکه «عامل حکومت» بهشمار میآید، در صورتیکه در مدل سلطانی، حاکم، معیار حکومت میشود و از سلطنت و نظام سلطنتی فراتر میرود و چون یک اصل میشود (فراتی، 1397: ص154).
نتیجه چنین رویکردی آن بود که نراقی اغلب فقیهان عصر خود را صلاحیتدار منصب ولایت میدانست، اما کشفی نسبت به همه آنان بدگمان است و در نتیجه از ایده ولایت فقیه فاصله گرفت و همگان را به دوری جستن از فقه شهودی متهم ساخت.
اما او به دلیل اینکه چنین فقیهی را نمییابد، به ریاست افاضل تن میدهد و آن را مطلوب ممکن خود در عصر غیبت میداند و البته برای مشروعیت آن نیز ادلّهای درون دینی اقامه میکند و از نیابت خاصه آن سخن به میان میآورد.
5. نتیجهگیری مقایسه میان نراقی و کشفی نشان داد که جهانبینی آنان به چه میزان در رویکردشان به حکومت در عصر غیبت تأثیر بسزایی داشته است.