چکیده:
زمینه و هدف: پژوهش حاضر بهدنبال بررسی تأثیر یادگیری سازمانی بر چابکی سازمانی در فرماندهی انتظامی استان مازندران با میانجیگری رضایت شغلی است.
روش: این پژوهش از نوع توصیفی- پیمایشی است که به روش میدانی اجرا شد. جامعه آماری پژوهش، کارکنان فرماندهی انتظامی استان مازندران بوده که به روش تصادفی طبقهای تعداد 390 نفر بهعنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده پرسشنامههای محققساخته شامل 78 سؤال بود. برای مطالعه پایایی پژوهش از روش آلفای کرونباخ و برای روایی نیز از روایی صوری و محتوا استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل دادهها از روشهای آماری توصیفی، تکنیک تحلیل عاملی و معادلات ساختاری استفاده شد.
یافتهها: یافتههای پژوهش نشان میدهد که میزان ضریب مسیر بین یادگیری سازمانی و رضایت شغلی برابر با 69/0، میزان ضریب مسیر بین یادگیری سازمانی و چابکی سازمانی برابر با 73/0 و میزان ضریب مسیر بین رضایت شغلی و چابکی سازمانی 52/0 است که نشان از تأثیر بالای متغیر تأثیرگذار بر متغیرهای وابسته مربوطه است.
نتیجهگیری: با توجه به نیاز نیروی انتظامی به مؤلفههای چابکی سازمانی، این سازمان باید حوزههای درون و برونسازمانی را بطور دقیق بشناسد و برای توسعه و تعمیق فرایند یادگیری اقدام کند و همچنین در راستای افزایش رضایتمندی کارکنان از ظرفیتهای درونی و بیرونی بهره ببرد.
خلاصه ماشینی:
در عصر فعلي ، با وجود الگوهاي جديد اجتماعي و تعاريف متنوع از امنيت ، تنوع فکري و فرهنگي حاکم بر جامعه و همچنين تحولات ، تهديدها و فرصت هاي فرارو، مطالبات مردم نيز متنوع شده است و با توجه به شرايط پيش رو و مأموريت سنگين نيروي انتظامي در تحقق امنيت پايدار، کارکنان فرماندهي انتظامي استان مازندران از چابکي کافي برخوردار نبوده و در برخي موارد آمادگي کافي در سرعت انجام مأموريت ها و همچنين انعطاف لازم را در برخورد با پديده هاي اجتماعي نداشته و کاستي هايي در فرايند اجراي مأموريت مشهود است ؛ همچنين داشتن رضايت از شغل و افزايش انگيزه يکي از نيازهاي بنيادين کارکنان نيروي انتظامي بوده که همواره به عنوان دغدغه جدي مطرح بوده و ارتقاء آن مي تواند در موفقيت ساير متغيرها تأثير قابل توجهي داشته باشد؛ از طرفي بررسي ها نشان مي دهد پژوهش هاي قابل توجهي در خصوص متغيرهاي مورد بحث در نيروي انتظامي انجام نشده و مي طلبد نيروي انتظامي نيز متناسب با تغييرات اجتماعي ، يادگيري سازماني را در ساختار دروني خود ايجاد کرده و همزمان با ارتقاء رضايت شغلي ، براي نهادينه کردن چابکي سازماني گام هاي مناسبي بردارد؛ با توجه به توضيحات يادشده ، پژوهش حاضر به دنبال بررسي تأثير يادگيري سازماني بر چابکي سازماني از طريق ميانجي گري رضايت شغلي در فرماندهي انتظامي استان مازندران است .
مصباحي جهرمي و اسکندرپور (١٣٩٣) پژوهشي با عنوان «بررسي رابطه بين چابکي سازماني و رضايت شغلي نيروي انساني در شرکت بيمه آذربايجان شرقي » انجام دادند؛ پژوهش حاضر از نوع پژوهش هاي توصيفي - همبستگي بوده که به روش پيمايشي انجام شده است .
يافته ها نشان داد که بين چابکي سازماني و ابعاد آن (انعطاف پذيري ، پاسخگويي ، تغيير فرهنگ ، سرعت در کار، يکپارچگي و پيچيدگي کم ، کيفيت بالا و توليد سفارشي ، شايستگي هاي اصلي ) و رضايت شغلي نيروي انساني کارکنان رابطه مثبت و معناداري وجود دارد.
در اين پژوهش با استفاده از روش توصيفي همبستگي رابطه مؤلفه هاي بين تمام ابعاد فرهنگ يادگيري و مديريت دانش با چابکي سازماني مورد سنجش قرار گرفت .