چکیده:
«سهگانی» یکی از قالبهای نوظهور شعر فارسی در چند سالۀ اخیر است که از سه قسمت/ لخت تشکیل شده و در لخت پایانی، ضربۀ نهایی را بر ذهن خواننده وارد میکند. پایبندی به وزن عروضی یا عدم رعایت آن، باعث ایجاد سه شکل «کلاسیک»، «نیمایی» و «سپید» در سهگانیها شده است. گرچه وضع اصطلاح سهگانی، نو و ابتکاری است، امّا بحث تعداد مصراعها و ویژگیها و اصول آن، وجه مشترک بسیاری از کوته سرودههاست. کاربرد لغات و ترکیبات نامانوس، ایرادهای زبانی و دستوری، آرکائیسم، اطناب و... از جمله معایبی است که به ساختار و بافت سهگانیها آسیب میزند. هدف مهمّ این تحقیق، بیان چندوچون این قالب نوظهور و بررسی نقاط قوّت و ضعف آن است. نتایج بهدستآمده نشان میدهد که «ایجاز» از مهمّترین ویژگیهای سهگانی، برآیندی از سبک زندگی امروزی است که شتاب و فشردگی لازمۀ آن است. در این پژوهش به روش کتابخانهای و بر مبنای صد سهگانی انتخابشده، به بررسی و تحلیل ساختاری و محتوایی این قالب پرداختهایم.
Trinaries " is one of the modern molds in Persian poetry in recent years and is composed of three sections; and in the last part has its final impact on the mind of the reader. Fidelity or infidelity on the prosodic meter has caused the three forms of " classic " , " of Nima " , and " blank " verse. Although the expression of trinaries is something new and initiative, the number of lines and its traits and principles have common aspects with compositions in terseness. The application of words and unfamiliar compound, grammatical and lingual deficiencies, archaism, and redundancy are the defects which make harm on the structure and texture of the trinaries. The significant aim of this research is to talk about the quality of this new mold and studying, its strength and weakness. The attained results show that " terseness " is the important trait of the trinaries and it is the resultant of today's life style which includes haste and compactness. We have tried to survey and analyze this mold structurally and thematically which has been done in library method.
خلاصه ماشینی:
با مطالعۀ این نوسرودهها، و چندوچونِ آن، تعریف زیر را میتوان ارائه داد: «سهگانی» شعری کوتاه و سه لَختی است که به سه شکلِ «کلاسیک، نیمایی و سپید» سروده شده است و در لَختِ پایانی، ضربۀ نهایی بر ذهن خواننده وارد میشود.
(1394: 9) مقایسۀ این شکلِ شعر با دیگر کوتهسرودهها (مفردات صائب و پیروان او، قطعهها و مثنویهای دو یا سهبیتی، دوبیتی و رباعی، هایکوهای ژاپنی، طرح، لَندیِ افغانی، هَساشعر که در خطّۀ گیلان و مشابه آن در مازندران به گویش محلّی سروده میشود، مثلّثات سعدی، خسروانیها، نوخسروانیهای اخوان ثالث، شعرهای دو یا سهمصراعیِ نیمایی، و شعرهای سپیدِ کوتاه) این حقیقت را نشان میدهد که دکتر فولادی، اصطلاح سهگانی را وضع کردهاند؛ ولی در بیان این حقیقت که آیا این شکل از سرودهها، فرمی کاملاً نوظهور و مستقلّ و مستثنی از دیگر کوتهسرودهها است، باید تأمّل و دقّتی درخور داشته باشیم.
com) در سرودۀ اوّل علاوه بر این که هر چهار ویژگیِ سهگانیها در اوج است، شاعر با استفاده از تعبیرِ امروزیِ (دوربرگردان) هم شعر را به پایان رسانده و هم ضربۀ نهایی را محکم وارد کرده است و با مهارت و ظرافت، با استفاده از ترکیبِ «دوربرگردان»، ترجیعواری ایجاد کرده است که گویا دعوتی است به دوباره خواندنِ شعر، امّا در شعر دوم، ویژگیِ فشردگی و ایجاز در لَختِ سوم در حدّی عالی رخ نموده است؛ و خواننده باید با دقّت و تأمّل زیاد، آن را دریابد: ریشهها یکی نیستند؛ بلکه دو تا هستند.