چکیده:
اخلاق / حقوق حیوانات امروزه یکی از شاخه های مهم و مورد توجه اخلاق کاربردی است . در نیمه دوم قرن بیستم این حوزه به شدت در کانون بحث های فلسفی قرار گرفت و نظریه های گوناگونی در دفاع از حیوانات به وجود آمد . این نوشتار با معرفی اجمالی نظریه های موجود در غرب ، با بهره گیری از اندیشه های بدیع علامه طباطبایی - بر گرفته از آموزه های قرآن کریم - دیدگاهی را در باب جایگاه حیوانات مطرح می کند که با توصیه هایی که در متون روایی در خصوص حیوانات آمده است همخوانی بسیار دارد . علامه طباطبایی با استفاده از آیه 38 اعراف معتقدند حیوانات دارای باورهایی شخصی اند و این باورهای شخصی سبب می شود آن ها رفتار های اخلاقی متفاوتی بروز دهند که باید پاسخگوی آن ها باشند ، ازهمین روی است که حشر آن ها معنا می یابد . بر اساس این دیدگاه چنانچه حیوانات شخص ( person ) نباشند ، حداقل به این جایگاه بسیار نزدیک اند ، و این جایگاه والا ، حقوق اخلاقی بسیار بالایی برای آن ها در پی دارد که در متون روایی ما به آن ها اشاره شده است .
Nowadays, animal ethics/rights is a main branch in applied ethics. In second half of the 20th century, this field was seriously put in the center of philosophical discussions, and various theories came into existence in defense of animals. After introducing western theories on this issue, this essay by enjoying of novel thoughts of Allamah Tabatabai that adapted from the Koran’s doctrines, would set forth a theory on animal status that copes with Islamic texts about animals. Allamah Tabatabai by enjoying of ayah 38 of surah al-Araf believes that animals have private beliefs, and these private beliefs result in that animals reveal various ethical behaviors, that they must be responsible for them. So, they should revive in the resurrection. The consequence of this view is that animals are persons, and the life could be meaningful or meaningless for them. This exalted status results in high ethical rights for them that we can observe them in Islamic texts.
خلاصه ماشینی:
اين نوشـــتار با معرفي اجمالي نظريه هاي موجود در غرب ، با بهره گيري از انديشـــه هاي بديع علامۀ طباطبايي، بر گرفته از آموزه هاي قرآن کريم ، ديدگاهي را در باب جايگاه حيوانات مطرح ميکند که با توصـــيه هايي که در متون روايي در خصــوص حيوانات آمده اســت ، همخواني بســيار دارد.
براساس اين ديدگاه چنانچه حيوانات شخص (person) نباشند، حداقل به اين جايگاه بسيار نزديک اند و اين جايگاه والا، حقوق اخلاقي بسيار بالايي براي آن ها در پي دارد که در متون روايي ما به آن ها اشاره شده است .
لينزي با طرح مفهوميتحت عنوان «حقوق الاهي حيوانات »١ بر اين باور اســـت که : الف ) حيوانات تنها به خاطر خود خداوند آفريده شــده اند، از همين روي آنها ابزارهايي براي اهداف انســان ها نيســتند و حتي اگر انســان ها از اهميت ويژه اي برخوردار باشند، نتيجه اش آن نيست که همۀ جهان براي انسان خلق شده باشد يا آنکه راحتي و لذت ما علاقه و نگراني عمدة خداوند باشد؛ ب ) خداوند، از اساس ، نميتواند نسبت به آفريده هاي خود بي تفاوت باشد يا نگاهي منفي به آنها داشته باشد و يا از آنها متنفر باشد.
اين نوشـــتار، با تکيه بر تفســـير علامه طباطبايي از آيه ٣٨ ســـوره انعام و نيز اســـتدلالي که وي در تبيين ديدگاه خود ميآورد، مبنايي نظري براي دفاع از حقوق حيوانات فراهم ميآورد.
شخص بودن حيوانات موجب شأن اخلاقي براي آنها ميشود و نتيجه ي اين نوع نگاه به حيوانات را در توصيه هايي که متون اسلاميبراي رفاه و آسايش آنان ارايه کرده است ميتوان ديد.