چکیده:
قرآن حاوی تعدادی اندک حکم کیفری است که در بیان مفسران و فقیهان در پرتو سنت و سایر ادلة فقهی از حیث تعداد و شدت بسیار گسترش یافته است. در کتابهای مرتبط با احکام قرآن و نیز مجموعههای تفسیری، همواره این آیات در پرتو سنت تفسیر شدهاند. در این نوشته، در قالب ارائة معیارهایی، خوانشی متفاوت عرضه میشود که براساس آن، چهبسا بتوان نهتنها به کیفرهای حداقلی قرآن ملتزم ماند، بلکه همین اندک را بهگونهای منعطفتر و زمانپسندتر تبیین کرد. محور اصلی بحث بر سر اصول حاکم بر نظام کیفری اسلامی است که در برخی قرائتها اجازه و جرئت چنین تفسیری را میدهد. قرآن حاوی تعدادی اندک حکم کیفری است که در بیان مفسران و فقیهان در پرتو سنت و سایر ادلة فقهی از حیث تعداد و شدت بسیار گسترش یافته است. در کتابهای مرتبط با احکام قرآن و نیز مجموعههای تفسیری، همواره این آیات در پرتو سنت تفسیر شدهاند. در این نوشته، در قالب ارائة معیارهایی، خوانشی متفاوت عرضه میشود که براساس آن، چهبسا بتوان نهتنها به کیفرهای حداقلی قرآن ملتزم ماند، بلکه همین اندک را بهگونهای منعطفتر و زمانپسندتر تبیین کرد. محور اصلی بحث بر سر اصول حاکم بر نظام کیفری اسلامی است که در برخی قرائتها اجازه و جرئت چنین تفسیری را میدهد.
The Qur'an contains a small number of criminal sentences that have been widely extended in the expression of commentators and jurists in the light of Sunnah and other jurisprudential arguments in terms of number and severity. These verses have always been interpreted in the light of Sunnah in books related to the rules of the Qur'an as well as commentary collections. In this article, in the form of criteria, a different reading is offered, according to which it is possible not only to adhere to the minimum punishments of the Qur'an, but also to explain this little in a more flexible and timely way. The main focus of the discussion is on the principles governing the Islamic penal system, which in some readings allows and dares such an interpretation.The Qur'an contains a small number of criminal sentences that have been widely extended in the expression of commentators and jurists in the light of Sunnah and other jurisprudential arguments in terms of number and severity. These verses have always been interpreted in the light of Sunnah in books related to the rules of the Qur'an as well as commentary collections. In this article, in the form of criteria, a different reading is offered, according to which it is possible not only to adhere to the minimum punishments of the Qur'an, but also to explain this little in a more flexible and timely way.
خلاصه ماشینی:
به لحاظ سنتي، اين آثار دو ويژگي دارند که در بحث ما مهم اند: يکي اينکه حکم مورد نظر آيات را براساس منابع ديگر، از جمله سنت ، تفسير ميکنند و ديگر آنکه ، باز به استناد سنت ، احکام کيفري قرآن را تکميل ، و جزئياتي را بيان ميکنند که در قرآن نيامده است .
الف ) جرايم جنسي و قذف در قرآن دربارٔە عفاف و رفتارهاي جنسي آيات فراواني وجود دارد که از اين ميان ، در چهار يا پنج آيه به بزه هاي جنسي پرداخته شده و تصميم ها و مجازات هاي زير براي مرتکبان در نظر گرفته شده است : حبس در منزل ، تنبيه ، صد ضربه تازيانه .
» (سورٔە مائده ، ٣٨) هرچند بنا بر نقلي ، کيفر قطع دست سارق کيفري رايج در منطقۀ نزول قرآن بوده است ، ٤ براساس معيار واژه هاي متن مي توان احتمالات ديگري را نيز به برداشت سنتي و مشهور افزود.
گرچه در اين آيات به کشتن و مقابله به مثل هم اشاره شده اما فقيهان و مفسران فقط يک آيه را در مقام بيان حکم کيفري قضايي دانسته اند: «إنما جزاء الذين يحاربون الله ورسوله ويسعون في الأرض فسادا أن يقتلوا أو يصلبوا أو تقطع أيديهم وأرجلهم من خلاف أو ينفوا من الأرض ذلک لهم خزي في الدنيا ولهم في الآخرة عذاب عظيم ؛ سزاي کساني که با خدا و پيامبر ميجنگند و در زمين به فساد ميکوشند جز اين نيست که کشته شوند يا به دار آويخته شوند يا دست و پايشان در جهت خلاف جهت يکديگر بريده شود يا از آن سرزمين تبعيد گردند.